اهداف و منافع هلدینگ ها

اهداف و منافع هلدینگ ها و شرکت های چند کسب و کاره

درباره هلدینگ و شرکت های چند کسب و کاره

هلدینگ به سازمان هائی گفته می شود که مالکیت چند شرکت در کسب و کارهای مختلف یا یکسان را بر عهده دارند. اگر کسب و کارها ماهیت حقوقی مجزا داشته باشند آن گروه از شرکت ها هلدینگ خواهند بود و اگر کسب و کارهای مختلف در قالب ماهیت حقوقی واحدی انجام شود، به آن سازمان چند کسب و کاره یا Diversified Company اطلاق می شود و به سازمانی که مالک کسب و کارهای زیر مجموعه است و نظام حاکمیتی و سرپرستی را بر آنها اعمال می نماید، شرکت مادر گفته می شود. معمولا شرکت های هلدینگ فرایندهای عملیاتی مانند تولید و فروش را انجام نمی دهند و ارزش آفرینی آنها در اثر اجرای فرایندهای مدیریتی و حاکمیتی مانند سرمایه گذاری، مدیریت استراتژیک، مدیریت عملکرد و مانند آن است.
 

اهدف و فلسفه تشکیل هلدینگ ها:

اگر سبد شرکت های موجود در هلدینگ به لحاظ استراتژیک و مالی به درستی تنظیم و نظام حاکمیتی و سرپرستی مناسبی بر روی آنها اعمال شده باشد، کارائی شرکت های موجود در این گروه ها نسبت به رقبای دیگرشان در بازار به طور چشم گیری افزایش می یابد و از این رو استقبال از ایجاد هلدینگ ها در فضای کسب و کار چند ساله اخیر بسیار بیشتر شده است که در ادامه به برخی از دلایل آن پرداخته می شود و در مقابل اگر چیدمان شرکت ها در مجموعه گروه به درستی انجام نشده باشد و نظام سرپرستی حاکم بر گروه نتواند تعادل میان هم افزائی گروهی و پیچیدگی های سازمانی ناشی از فعالیت های چند کسب و کاری را فراهم نماید، ارزش آفرینی کل مجموعه مختل می گردد و تمامی کسب و کارهای موجود در آن با ریسک کاهش بازدهی مواجه می گردند، اهدف استراتژیک برای تشکیل هلدینگ ها:
 
  • • کاهش ریسک سرمایه گذاری
  • • تنظیم اثربخش جریان نقدی برای سرمایه گذاری در کسب و کارها منطبق با چرخه عمر آنها
  • • ایجاد قابلیت های انعطاف و انطباق پذیری در مقابل دگرگونی های بازار
  • • ایجاد هم افزائی و افزایش بهره وری کل در اثر بهره گیری بهینه از قابلیت های مشترک
  • • کاهش هزینه های مالیاتی در کل گروه ( در برخی از نظام های مالیاتی )
  • • ایجاد و حفظ تعادل کمی در زنجیره تامین و تولید محصولات و خدمات
  • • کاهش ریسک برون سپاری فرایندهای کلیدی  از طریق اعمال حاکمیت و سرپرستی موثر
  • • ایجاد مزیت های رقابتی از طریق استراتژی های ادغام عمودی و افقی در اثر کاهش شدت فضای رقابتی ناشی از قدرت چانه زنی تامین کننده یا مشتریان
  • • ایجاد امکان تامین مالی ارزان و سریع تر برای کسب و کارها 
  • • بهره گیری مشتریک از قابلیت های ممتاز مانند قدرت برند 
 

کاهش ریسک سرمایه گذاری در هلدینگ ها:

هر کسب و کار با مجموعه ریسک های محیطی و داخلی مخصوص به صنعت خود رو به رو است، معمولا هرچه منفعت مورد انتظار بیشتر باشد، ریسک های آن نیز بیشتر است و نحوه تعامل با این ریسک ها، بستگی تام به اشتها و آستانه ریسک پذیری سازمان دارد، در صورت ایجاد سبد کسب و کارهای مناسب، می توان بالانس میان ارزش افزائی ناشی از ورود به کسب و کارها با حفاظت از منافع سهام داران در برابر ریسک های بازار را کاهش داد. ترکیب شرکت های با ریسک و انتظار منفعت بالا و بنگاه های کم ریسک و البته با نرخ رشد کمتر، می تواند ریسک و مخاطرات زیان کل مجموعه را کاهش دهد، ضمن آنکه استفاده از توان تامین مالی در گروه و استفاده از قابلیت های مشترک نیز بر کاهش ریسک مخاطرات در کسب و کارهای زیر مجموعه نیز موثر است.
 

تنظیم اثربخش جریان نقدی در هلدینگ ها برای سرمایه گذاری اثربخش در کسب و کارها منطبق با چرخه عمر آنها

بر اساس مدل مفهومی چرخه عمر، در ابتدای طرح ریزی و تولید هر محصول، مصرف نقدینگی بسیار بیش از تولید آن است و در این مرحله بنگاه باید از قابلیت تزریق سرمایه و تنظیم جریان نقدی برای محصول برخوردار باشد و پس از در صورت موفقیت در دستیابی به سهم در بازار، آن محصول نقدینگی بسیار بیشتر از آنچه مصرف می کند را تولید خواهد کرد، حال اگر مکانیزمی ایجاد گردد که بتوان از نقدینگی حاصل شده در کسب و کارهای بالغ برای رشد کسب و کارهای نوپا در بازارهای رو به رشد استفاده نمود، بازدهی کل بهینه می گردد. هلدینگ ها و شرکت های چند کسب و کاره می توانند در این حوزه از قابلیت های ممتازی برخوردار گردند، زیرا تامین مالی داخلی معمولا از بیرونی ارزان تر و قابل دستیابی تر است که این یکی از مهم ترین دلایل ایجاد بنگاه های چند کسب و کاری است.
از منظر دیگر با بهره گیری از مدل مفهومی تئوری منحنی تجربه، در می بابیم که ایجاد قابلیت های سهم بالای بازار و دستیابی به مزیت مقیاس در بسیاری از صنایع، اگرچه در پرید مشخصی از زمان هزینه بر است، اما اگر این قابلیت ها موجب ایجاد تغییر در ساختار هزینه ای تولید محصول گردد، به مثابه سرمایه گذاری بزرگی برای بنگاه به شمار خواهد آمد. سرمایه گذاری با تزریق جریان نقدی برای ایجاد سهم بازار زیاد، در آینده نزدیک موجب ایجاد مزیت های رقابتی بسیار ممتاز مانند مزیت قیمت تمام شده کمتر محصول خواهد شد. و از آنجا که بنگاه های چند کسب و کاره از توان و چابکی بسیار بیشتری برای سرمایه گذاری در مراحل مختلف چرخه عمر محصولات برخوردار هستند، می توانند مزیت های رقابتی ممتازی را برای شرکت های زیرمجموعه و کل گروه فراهم آورند.
 

ایجاد قابلیت های انعطاف و انطباق پذیری در کسب و کارها در مقابل دگرگونی های بازار

کارامدی گروه های چند کسب و کاره مفهوم دیرآشنائی در مدیریت است اما در فضای کسب و کار کنونی استقبال از این رویکرد به شدت افزایش یافته است زیرا مشخصه های دگرگونی در نیازمندی ها و ترجیحات مشتریان، تکنولوژی و ساختار رقابت آنچنان شدید و پرتواتر شده است که مزیت های رقابتی سنتی مانند رهبری بازار، مقیاس بالای تولید و مانند آن در حاشیه و سایه مزیت های رقابتی جدیدی مانند انطباق پذیری چابک با دگرگونی های محیطی قرار گرفته اند. امروزه استراتژی های ژنریک رقابتی جای خود را به استراتژی های نوظهور مانند شکل دهی بازار و اقیانوس آبی داده اند و سازمان هائی می توانند موفق تر از بقیه عمل کنند که قابلیت های رصد سریع نشانه های تغییر، توان چابک تغییر زود هنگام مدل کسب و کار، ورود به بازارهای جدید و خروج از آنها، توسعه محصول جدید با تمایزات شخص سازی شده برای مشتریان را در سازمان خود ایجاد نمایند. هلدینگ ها و شرکت های چند کسب و کاره با ایجاد ساختارهای متمرکز در حوزه تحلیل ریسک، رصد خانه های تغییرات، ساختار تحقیقات بازار منسجم، گروه های متمرکز تحقیق و توسعه  و نیز تامین مالی برای کسب وکارهای نوپا می توانند اینگونه استراتژی ها را با موفقیت به انجام رسانند
 

ایجاد هم افزائی و افزایش بهره وری کل در اثر بهره گیری بهینه از قابلیت های مشترک

بهره گیری از منابع مشترک مانند کانال های توزیع، شرکت های بازرگانی، امکانات و زیرساخت های فیزیکی که در مجموعه های هلدینگ وجود دارد می تواند موجب افزایش بهره وری در استفاده از منابع برای تمامی کسب و کارهای درون گروه گردد.  هم اکنون در حدود ۳۲ درصد از هلدینگ های معتبر جهان از مزیت های مربوط به بهره گیری از قابلیت های مشترک بهره می برند
 

کاهش هزینه های مالیاتی

در نظام های حقوقی که هلدینگ ها به رسمیت شناخته شده اند، معمولا ایجاد کسب و کارهای متنوع اثر مالیاتی مناسبی دارد، زیرا این امکان به وجود می آید که سود حاصل از کسب و کارهای موفق به عنوان هزینه سرمایه گذاری در کسب و کارهای نیازمند رشد و حمایت در نظر گرفته شود و از این رو مالیات کل گروه نیز کاهش یابد، ضمن آنکه سود توزیع شده به سهام دار ( شرکت مادر ) با اثر مالیاتی کمتر می تواند به عنوان سرمایه گذاری در شرکت های نیازمند حمایت به کار گرفته شود.
 

ارزش آفرینی هلدینگ ها و شرکت های چند کسب و کاره در بحران های اقتصادی

تحقیقات گروه مشاوران بوستون نشان می دهد، پایائی و تاب آوری شرکت های چند کسب و کاری در شرایط تلاطم بازارها و بحران های اقتصادی به مراتب بیشتر از شرکت های متمرکز است.  زیرا:
شرکت های چند کسب و کاره به دلیل کمتر بودن ریسک سرمایه گذاریشان نسبت به شرکت های مشابه متمرکز، از استراتژی های مخرب متداول در دوران بحران اقتصادی اجتناب می کنند. شرکت های متمرکز به دلیل آنکه امکان دیگری برای کاهش ریسک پذیری در بحران ها ندارند به انتخاب هائی همچون کاهش شدید قیمت ها، کوچک سازی سازمان، حذف فرایندهای ایجاد کننده مزیت های رقابتی مانند تحقیق و توسعه روی می آورند در حالی که بنگاه های چند کسب و کاره و هلدینگ ها به دلیل بالاتر بودن قابلیت های تاب آوریشان می توانند از این انتخاب های مخرب اجتناب کنند
ینگاه های چند کسب و کاره از آنجا که ریسک پذیری کمتری در ارزش افرینی برای سهامداران ( شاخص TSR ) دارند و اعتماد بازار به برند و پایائی آنها بیشتر است و از دسترسی آسان تر و ارزان تری به تامین مالی برخوردارند از انتخاب های واکنشی مخرب اجتاب می کنند، با سرمایه گذاری هوشمندانه بر کسب و کارهای مناسب بر روی ایجاد قابلیت های رقابتی برای آینده تمرکز می کنند و با خرید ارزان و ادغام کردن رقبا -که در اثر بحران اقتصادی ارزششان افول کرده است- موقعیت های استراتژیک مناسب تری را برای سازمان فراهم می سازند.

ایجاد مزیت های رقابتی پایدار در هلدینگ ها با استراتژی های ادغام و ایجاد توازن در زنجیره تامین

 
در هلدینگ های عملیانی زمانی که تحلیل های استراتژیک نشان می دهد نیروهای رقابتی در حوزه قدرت چانه زنی تامین کننده زیاد است و ریسک تامین اثربخش کالاهای اهرمی و استراتژیک برای سازمان بالا است، یکی از استراتژی های کارامد ادغام عمودی رو به عقب است به گونه ای که بنگاه بتواند با در اختیار گیری تامین کننده و اعمال حاکمیت بر آن، ریسک تامین خود را کاهش دهد، این رویکرد می تواند به دلیل ایجاد توازن کمی و کیفی در زنجیره تامین نیز اتفاق افتد به گونه ای که با سرمایه گذاری بر روی فراهم آوری مواد اولیه ورودی، سازمان به اهداف مقیاس بالای تولید دست بیابد. با اتخاذ استراتژی ادغام عمودی شرکت های تامین کننده نیز به مجموعه کسب و کارهای گروه اضافه می گردند که در صورتی که این استراتژی با در نظر گرفتن جمیع تحلیل های حوزه بازار، ریسک، مالی و بهبود قابلیت های استراتژیک انجام گرفته باشد، بسیار ارزش افزا خواهد بود.
این رویکرد استراتژیک می تواند در مواجهه با شدت فضای رقابتی ناشی از قدرت چانه زنی مشتری نیز اتفاق افتاده و سازمان برای کاهش ریسک حوزه مشتری، سازمان آن را در زنجیره تامین به تملک درآورد که این رویکرد نیز موجب توسعه فعالیت های چند کسب و کاری در گروه می گردد.
 

کاهش ریسک برون سپاری فرایندها و خدمات کلیدی در هلدینگ ها

کسب و کارهای خدماتی معمولا به دلیل کاهش ریسک برون سپاری به مجموعه کسب و کارهای هلدینگ ها و گروه شرکت های عملیاتی اضافه می گردند. معمولا رویکرد مناسب برای اجرای برخی از فرایندهای کلیدی مانند توسعه و نگهداشت فنآوری اطلاعات، جذب و توسعه سرمایه انسانی، لجستیک و بازرگانی و مانند آن برون سپاری است. زیرا شرکت با تمرکز بر ماموریت اصلی خود نمی تواند در این حوزه ها از قابلیت های لازم برخوردار گردد. اما از سوی دیگر به دلیل حساس بودن این فرایندها برون سپاری آنها ریسک های زیادی مانند افزایش قدرت چانه زنی تامین کننده خدمات یا ناپایداری تامین و مانند آن را به دنبال خواهد داشت. در این حالت هلدینگ های عملیاتی شرکت های جدیدی را برای استفاده از این نوع خدمات به مجموعه اضافه می نمایند. که موجب ایجاد بنگاه های چند کسب و کاری می گردد
 
*در این مقاله تنها به دلایل پیداش، اهداف و مزایای هلدینگ ها و شرکت های چند کسب و کاره پرداخته شده و ریسک های مربوط به آن در مقاله های بعدی تشریح می گردد. 
 
این مطالب را هم ملاحظه فرمائید:
 
استفاده از مطالب فوق تنها با ذکر منبع مجاز است

 
جهت دریافت اطلاعات بیشتر یا مشاوره مدیریت استراتژیک در هلدینگ ها با ایمیل hossein.nourian@gmail.com تماس حاصل فرمائید
 
این مطالب را هم ملاحظه نمائید: