اکوسیستم کسب و کار ، پلاتفرم های کسب و کار ، استراتژی اکوسیستم کسب و کار ، انواع اکوسیستم کسب و کار ، حسین نوریان ، مشاور مدیریت استراتژیک تحلیل استراتژیک اکوسیستم کسب و کار

اکوسیستم کسب و کار

حسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک

امروزه بکارگیری تعبیر اکوسیستم کسب و کار عمومیت یافته است و بسیار بیش از گذشته استفاده می شود به گونه ای که مثلا بر اساس پژوهش گروه مشاوران بوستون و بنیاد هندرسون میزان استفاده مدیران از این واژه نسبت به سالهای دهه گذشته سیزده برابر شده است از سوی دیگر هر روزه اکوسیستم های کسب و کار در جای جای جهان سر بر می آورند. مدیرعامل شرکت Walgreen در این باره اعلام می دارد که مشارکت آن شرکت با میکروسافت می تواند به ایجاد یک اکوسیستم برای منجر شود که بیماران، داروخانه ها، کلینک ها، بیمارستان ها و تمامی بنگاه های ارائه کننده خدمات درمانی را به یکدیگر متصل سازد. مالک Softbank از ایده خود برای ایجاد اکوسیستمی می گوید که دولت کانادا و صنایع فضائی را با یکدیگر مربوط می کند.
اکنون بسیاری از مدیران نسبت به عقب ماندن از روند ایجاد یا حداقل عضویت فعال در اکوسیستم های کسب و کار نگران شده اند اما متاسفانه در چنبره گسترده ای از مفاهیم گرفتار شده اند و دیدگاه روشنی در اینباره ندارند آنها از دانش تجربی آزموده شده نیز کمتر برخوردارند.
برای فهم بهتر این موضوع و به کارگیری اش، بهتر است که ما استراتژی اکوسیستم کسب و کار را به عنوان راه حلی برای برخی از چالش های سازمانی به شمار آوریم گوئی که سازمان می خواهد با این رویکرد، منافعی را به دست بیاورد و برای ذی نفعانش ارزش هائی خلق کند.
اکوسیستم کسب و کار یک نظام حاکمیتی است که با نظام های دیگر مانند ساختار سلسله مراتبی عمودی ارتباط سازمان ها با یکدیگر در قالب گروه شرکت ها یا هلدینگ ها یا مدیریت زنجیره تامین افقی میان شرکت های مختلف یا رویکرد بازار باز (Open Market) متفاوت است و گوئی این مدل حاکمیتی با آنها رقابت می کند.
جواب گوئی به سوالات زیر، دیدگاه روشن تری از اکوسیستم کسب و کار را برای مدیران فراهم می آورد.

• اکوسیستم کسب و کار چیست و از چه نظر با سایر مدل های حاکمیتی متفاوت است؟
• گونه های اصلی اکوسیستم های کسب و کار کدامند؟
• در چه صورت یک اکوسیستم کسب و کار مناسب را انتخاب کرده ایم
• چه منافعی در مشارکت سازمان ما در اکوسیستم های کسب و کار وجود دارد؟

اکوسیستم کسب و کار چیست؟

فهم اکوسیستم با این پرسش ها شروع می شود، آنها چه هستند و چگونه از مدل های حاکمیتی دیگر متمایز می شوند؟ تعبیر ساده ای برای این موضوع وجود دارد: یک گروه پویا (داینامیک) از بنگاه های اقتصادی که محصولات و خدماتی را خلق می کنند که مجموع آنها راه حل های منسجمی را ایجاد می کند.
این تعریف نشان می دهد که هر اکوسیستم کسب و کار می تواند با یک ارزش پیشنهادی (Value Proposition) مشخص گردد. ارزشی که به صورت روشن مشخص شده و البته قابل تغییر است. گروهی از بنگاه ها به عنوان فعالین اکوسیستم در آن حاضر هستند که هر یک نقش متفاوتی را ایفا می کنند که شامل تامین کنندگان، تولید کنندگان، ترویج دهندگان، هماهنگ کنندگان و مانند اینها است. در برخی از موارد اکوسیستم های کسب و کار بر مبنای مولفه های دیگری هم تعریف شده اند مثلا به صورت جغرافیائی در اکوسیستم کسب و کار منطقه Silicon Valley یا Boston Biotech Cluster و یا اینکه به صورت مشارکت های بین شرکتی نام گذاری شده باشد مانند اکوسیستم تویوتا و تامین کنندگانش یا گوگل و شرکای تجاری آن.
فرای همه این شیوه های تقسیم بندی و نام گذاری، اکوسیستم های کسب و کار با مولفه های دیگری نیز آمیخته اند، مثلا بازاری که تعداد کثیری از تولید کنندگان را گرد هم آورده است و مشتریان بالقوه آنها.

تفاوت اکوسیستم های کسب و کار با مدل های دیگر حاکمیت بین سازمانی

ماژولاریتی(Modularity): در مقابل بسیاری از مدل های حاکمیتی دیگر و ساختارهای افقی زنجیره تامین، بنگاه های کسب و کار داخل اکوسیستم هر یک به صورت مستقل و البته همگی با هم به صورت مجموع فعالیت می کنند. در اغلب مواقع مشتریان می توانند به صورت مستقل از خدمات هر یک از اعضا یا ترکیبی از آنها برخوردار شوند. مانند پلاتفرم های گوشی همراه که تعدادی از اپلیکیشن ها در آن به صورت پیش فرض وجود دارد و برخی دیگر نیز به انتخاب مشتری و در صورت نیاز او اضافه می گردد، اگرچه همه آنها با هم یک پلاتفرم مشترک را تشکیل داده اند.

متناسب سازی (Customization): بر خلاف مدل بازار باز (Open Market Model)، اجزا (بنگاه های اقتصادی) عضو اکوسیستم های کسب و کار استراتژی و مدل های کسب و کار خود را با آن متناسب سازی می کنند. به عبارت دیگر، اعضا در اکوسیستم برای تاثیر گذاری بر آن سرمایه گذاری می کنند. برای مثال تولید کننده های بازی های کامپیوتری باید تولیدات خود را با پلاتفرم های تولیدی شرکت های دیگر کاملا هماهنگ کنند.

چند جانبه گرائی (Multilateralism): باز هم مقابل مدل بازار باز، اکوسیستم های کسب و کار با تجمیعی از روابط و تعاملات تجاری دو طرفه میان اعضا قابل شناسائی نیست. به گونه ای که مثلا موفقیت در ارتباط میان بنگاه A با بنگاه B ، به موفقیت در ارتباط میان A با بنگاه C نیز بستگی دارد.

هماهنگی (Coordination) : برخلاف مدل های کسب و کار عمودی یا زنجیره های تامین، اکوسیستم های کسب و کار به صورت سلسله مراتبی قابل کنترل نیستند. اما برای ایجاد هماهنگی میان آنها روش های دیگری وجود دارد که در بسیاری از موارد بسیار بنیادی تر است مثلا شکل روابطی که میان بنگاه ها در اثر استفاده مشترک از یک پلاتقرم ایجاد می گردد.

تاریخ اکوسیستم های کسب و کار

جالب توجه است اگر بدانیم که مفهوم اکوسیستم کسب و کار جدید نیست، در تاریخ تجارت نمونه های موفقی از ایجاد آن به چشم می خورد مثلا نمایشگاه هائی که در قرون وسطی در برخی از مناطق به وجود می آمد و تجار به تبادل نظر و اطلاعات و ایجاد مراودات چند جانه به در آن می پرداختند یا مثلا شهر پراتو ایتالیا در اوایل قرن چهاردهم میلادی شکلی از اکوسیستم کسب و کار در صنعت پارچه را به خود گرفته بود که ریسنده ها، بافنده ها، رنگرزها و سایر عوامل این صنعت گرد هم می آمدند و برای ایجاد توازن درباره بسیاری از مسائل مانند عرضه و تقاضا، کیفیت یا حتا تامین اعتبار رایزنی می کردند.
این مثالها نشان می دهد با اینکه بسیاری از اکوسیستم های امروزی با دیجیتالیزه شدن به وجود آمده اند اما مفهوم اکوسیستم لزوما به یک مدل تجارت دیجیتال بر نمی گردد. بسیاری از اکوسیستم های موفق ، مانند سکوی کارت پرداخت ویزا یا شرکت Li & Fung که بیش از صد سال است که در کشور هنگ کنگ که دارایی های عملیاتی هزاران تولیدکننده در صنعت پوشاک در سراسر جهان را هماهنگ می کند، بدون پایه های دیجیتال شکل گرفته اند. همچنین تعریف ما از یک اکوسیستم تجاری به مفهوم یک پلتفرم واسط میان بنگاه های مختلف نیست هم اکنون اکوسیستم های فیزیکال زیادی وجود دارد مانند تجهیزات الکتریکی، سیستم های تامین نیروی خورشیدی و راه حل های پرینت سه بعدی که در آنها بازیگران به صورت مستقیم و نه در قالب یک پلتفرم فعالیت می کنند اما این نکته نیز اهمیت دارد که امروزه بسیاری از اکوسیستم های موفق بر پایه پلاتفرم ها شکل گرفته اند.

تکنولوژی دیجیتال سرعت، دسترسی و راحتی، اثربخشی و افزایش مقیاس پلاتفرم ها را ایجاد می کند و محرکی برای شتاب رشد آنها به شمار می رود.

انواع مختلف اکوسیستم کسب و کار کدامند؟

امروزه به صورت کلی دو گونه از اکوسیستم های کسب و کار قابل مشاهده است. اکوسیستم های راه حلی که در آن چند بنگاه به هماهنگی و همکاری یکدیگر محصولات یا خدماتی را به مشتری ارائه می کنند و اکوسیستم های تراکنشی که اتصال میان بنگاه ها را در طرف تامین کننده و مشتری بر پایه یک پلتفرم دیجیتال برقرار می کنند.

اکوسیستم های راه حلی (Solution Ecosystems):

در اغلب شیوه های ابتدائی، معملا یک سازمان اصلی وجود دارد که هماهنگی میان ارائه خدمات و محصولات بنگاه های مکمل را برعهده دارد. در طی توسعه یک راه حل جدید، تامین کنندگان ورودی های سازمان اصلی یا آنها که مواد اولیه برای تولیدات مکمل را فراهم می کنند نیز در اکوسیستم قرار می گیرند زیرا آنها مستقل هستند و نوآوری هایشان باید با دیگر اجزا هماهنگ گردد. وقتی که نوآوری اصلی انجام شده است. در اکوسیستم های راه حلی، مشتری نقش فعالی ندارد اما با انتخاب و ترکیب محصولات و خدمات سازمان اصلی و بنگاه های مرتبط با آن، تاثیر زیادی بر اکوسیستم می گذارد.
واسطه ها مانند خرده فروش ها و سایر بنگاه های فروشنده هم در اکوسیستم مشارکت می کنند چون فعالیت های آنها هم باید با سایر اعضا هماهنگ گردد.
خانه های هوشمند، پرینترهای سه بعدی و کارتهای اعتباری که تجار، بانک ها و مصرف کننده ها را به هم مرتبط می کند، گونه هائی از اکوسیستم های کسب و کار به شمار می روند.

اکوسیستم های تراکنشی (Transactional Ecosystems):

اکوسیستم های تراکنشی با یک پلتفرم معمولا دیجیتال مرکزی مشخص می شوند که ارتباط دو طرفه میان خریدار مستقل و فروشنده مستقل را فراهم می سازد، مثلا پلاتفرم Ebay یاUber که ارتباط راننده و مسافر را برقرار می سازد یا Upwork که همکاری بین متخصص های آزاد (Freelancer) و سازمان ها را فراهم می آورد.
اینگونه ها پلاتفرم ها بازاری دو طرفه هستند که از راه ایجاد ارتباط های مستقیم و غیر مستقیم منتفع می شوند. اثر زیاد شبکه مستقیم وقتی به وجود می آید که میزان ارائه کنندگان ارزش پیشنهادی در پلاتفرم بیشتر باشد از این رو همه بنگاه ها یا افراد موجود برای ازدیاد اعضا هدف گذاری می کنند (مانند شبکه های اجتماعی). از آن مهمتر ، تأثیرات غیرمستقیم شبکه است که وقتی ظهور می یابد که ارزش اکوسیستم برای شرکت کنندگان در یک طرف بازار با افزایش تعداد شرکت کنندگان در طرف دیگر افزایش بیابد. به عنوان مثال ، تعداد بیشتر راننده ها در یک اکوسیستم حمل و نقل منجر به تعداد بیشتر مشتریان خواهد شد (اثر شبکه ای) از این جهت بر خلاف اکوسیستم های راه حلی، در این فضا مشتری نقش اساسی را ایفا می کند و یکی از اجزای یکپارچه در درون اکوسیستم به شمار می رود. آنها نه تنها یک طرف این بازار را ایجاد می کنند، بلکه بلکه داده ها و بازخورد را برای کل اکوسیستم به وجود می آورند و حتا در برخی از نمونه ها، مشتری نقش فراهم کننده را هم ایفا می کند به عنوان مثال پلاتفرم youtube که در آن مشتریان تامین کنندگان محتوا نیز هستند.

تمایز دو گونه از اکوسیستم های کسب و کار

این دوگونه اکوسیستم نه تنها بر مبنای ساختار و اعضایشان از هم متفاوت هستند بلکه از نظر اهداف، عوامل کلیدی موفقیت و روش خلق ارزش نیز بایکدگیر تفاوت دارند. هدف از یک اکوسیستم راه حلی، توسعه یک راه حل ترکیبی و منسجم است. برای آن یک سازمان اصلی وجود دارد که هماهنگی میان اجزا را برقرار می کند، به آنها انگیزه می دهد و نوآوری هایشان را یکپارچه می سازد و از بهبود مستمر محصول اصلی اطمینان حاصل می کند و سعی می کند ریسک های شکست در تامین کنندگان و تولید کنندگان مکمل را مدیریت کند.
اما در مقابل آن هدف از اکوسیستم های تراکنشی شناسائی بهترین تناسب میان نیازهای مشتری و ارزش های پیشنهادی منحصر به فرد تامین کنندگان در اکوسیستم است. این پلاتفرم تراکنش های بعدی برای دستیابی به این ماموریت را تسهیل می کند.کلید اصلی موفقیت در اکوسیستم های تراکنشی، افزایش تعدادی تراکنش ها و استفاده از اثرشبکه ای است که برای هر دو طرف این بازار فایده به همراه می آورد. وظایف این زیرساخت ها ایجاد دسترسی برای اعضا، تدوین قوانین فعالیت و استانداردها در اکوسیستم و ایجاد محرک هائی برای هر دو طرف این بازار است تا بتوانند تعداد بیشتری از اعضا را جذب نمایند.

استفاده از مطالب فوق تنها با ذکر منبع مجاز است

در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر، یا مشاوره مدیریت استراتژیک، با ایمیل hossein.nourian@gmail.com  تماس حاصل نمائید

این مطالب را هم بخوانید: