حسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک، مدرس مدیریت استراتژیک استراتژی، مدیریت استراتژیک، تحلیل استراتژیک، مزیت های رقابتی، مزیت های نوظهور، برنامه ریزی استراتژیک، تحلیل محیطی، تحلیل داخلی، انطباق پذیری سازمانی، انعطاف پذیری سازمانی

مزیت نوظهور نیروی انسانی چیست

خلاصه:

  • توانایی شرکت در تطبیق با تغییرات دائمی محیطی ریشه در تصمیم‎گیری و رفتار کارکنان آن دارد بدون سازمان انطباق پذیر، اتخاذ استراتژی های مبتنی بر انعطاف پذیری مسیر نیست
  • رویکردهای کلاسیک استراتژی که مبتنی بر تاکید بر مدیریت مزیت مقیاس ( بزرگی شرکت ها ) است در شرایط محیطی پایدار کارائی دارد و در بعضی از موارد با یادگیری سریع و انطباق پذیری آسان که مشخصه های محیط ناپایدار هستند، در تعارض خواهد بود
  • در فضای ناپایدار فعلی برخی از مشخصه ها مانند بزرگی سازمان نه تنها دیگر مزیت نیستند بلکه می توانند بر ضد چابکی و انطباق پذیری سازمان هم عمل نمایند
  • در سازمان ها، برهم زدن پارادایم های مدیریتی سخت است، مخصوصا اگر موفقیت های قبلی را ناشی شده باشند اما باید توجه داشت که استراتژی ها و مزیت های قبلی که منجر به موفقیت شده اند، لزوما در حال حاضر یا آینده هم کارائی نخواهند داشت

آشفتگی شرایط محیط کسب و کار امروز و تغییرات بازار، غیر قابل پیش‌بینی بودن الگوها و برون دادهای رقابتی و فاصله بسیار زیاد در عملکرد و بازدهی بین برندگان و بازنده‌ها در بازار، کارائی برنامه‌ریزی استراتژیک به شیوه سنتی را بسیار محدود کرده و اثربخشی آن را زیر سوال برده است. شرکت‌ها در مواجه با آشفتگی های محیطی که به جزیی از ذات آن تبدیل شده است، به یک رویکرد انطباق‌پذیر و پویا در تحلیل استراتژی نیاز دارند تا همگام با تغییر دائمی محیط پیش روند. شرکت‌های موفق سعی می کنند با ایجاد تغییرات در محصولات و فرایندهای داخلی، خود را با تغییرات سریع بازارهای رقابتی تطبیق می‌دهند. آنها با بکارگیری روش‌های مرحله‌ای، تولید پروتوتایپ ها و انجام آزمایشات مقدماتی یا کامل تست بازار سعی می کنند مواجهه موثری با دگروگونی های محیط داشته باشند و نتایج این اقدامات را در تخصیص منابع و شیوه رقابت داخلی و خارجی لحاظ می کنند. این فعالیت‌ها همگی نمونه های خوبی از رویکرد تعدیل سازمان در مواجهه با تغییرات در تحلیل های استراتژیک است.
قلب استراتژی انطباق پذیری، انتخاب‌های بنگاه درباره تعدیل ویژگی های خود متناسب با دگرگونی های محیط است که بر ساختار و حاکمیت سازمانی، روابط برون سازمانی، نوآوری، استراتژی های بازاریابی و فرهنگ آن تأثیر می‌گذارند. مکانیسم تعدیل مولفه های سازمانی ( مدولاسیون ) در شیوه تصمیم‌گیری کارکنان و نحوه رفتارشان در محل کار موثر است پس به عبارت دیگر می توان گفت، انجام استراتژی های انطباق پذیری با محیط ممکن نیست مگر آنکه  با رویکرد بکارگیری مزیت های جدید نیروی کاری همراه گردد و فرهنگ سازمانی و ویژگی های نیروی کاری سازمان هم متناسب با مزیت استراتژیک انطباق پذیری باشد.


چالش‌های ایجاد قابلیت‌های انطباق پذیری:

سازمان‌های بزرگ باید نسبت به چالش‌هایی که ممکن است در توسعه قابلیت‌های انطباق پذیری مواجه شوند آگاه باشند. رویکردهای سنتی برای ایجاد مزیت مقیاس (بزرگی سازمان) شامل گزینش کارکنان و تخصصی کردن آنها در حوزه های محدود فنی، در شرایط محیطی پایدار بسیار کارآمد است، اما ساختار سلسله مراتبی که در اثر بکارگیری الگوهای سنتی مدیریت منابع انسانی ایجاد می شود برای ایجاد مزیت هایی مانند یادگیری سریع و مواجهه چابک با تغییرات در محیط‌های آشفته مناسب نیست و برای انطباق پذیر نمودن بنگاه با محیط راهگشا نخواهد بود در اثر فشار بازار رقابت و سرمایه، برخی از شرکت‌های بزرگ، نه فقط با هدف غلبه بر ناکارامدی ساختاری سازمانشان بلکه برای ایجاد تنوع لازم در تخصص ها برای انطباق پذیری سریع با تغییر سریع با تغییرات محیط، تصمیم به کوچک و فشرده سازی سازمانشان گرفته اند باید توجه داشت که هنگامی که توانایی‌های انطباق پذیری در سازمان‌های بسیار ساختار یافته و تخصصی شده باشد، دیگر ایجاد دوباره مزیت انطباق پذیری که در ابتدای شروع به کار بنگاه وجود دارد، بسیار دشوار خواهد بود ( شکل زیر )

 

علاوه بر این معمولا فرهنگ سازمانهای بزرگ با مزیت مقیاس، درون گرا است و از تلورانس لازم برای تحمل شکست و بازآفرینی شرکت پس از بحران ها برخوردار نیست. ویژگی های دیگر این فرهنگ مانند وسواس زیاد به ویژگی کارآیی و خطای تبعیت از جمع، مشخصه هائی هستند که برای ایجاد مزیت انطباق پذیری بسیار نامناسبند و پارادایم‌های مدیریتی در شرکت های بزرگ بسیار سخت‌گیرانه و مقاوم است و به ایده‌های دگرگون کننده به راحتی مجال ظهور نمی دهند.

این مطلب را هم ملاحظه نمایید:

تحلیل استراتژیک انطباق پذیری سازمانی

ویژگی‌های سازمان انطباق پذیر:

با این وجود، برخی از شرکت‌ها حتی شرکت‌های بزرگ و پایدار راه غلبه بر موانع انطباق را کشف کرده‌اند. این سازمان‌ها پنج ویژگی کلیدی را نشان می‌دهد:

  • سازماندهی بر مبنای واحدهای سازمانی ماژولار ( کوچک و غیر متمرکز ) موجب ایجاد مزیت های انعطاف‌پذیری در سازمان می شوند. خاصیت اتصال و انفصال ساده آنها از سازمان (plug-and-play) بنگاه را قادر می‌سازد تا مستمرا بخش‌های مختلف را متناسب با دگرگونی های محیطی ترکیب کند تا بر مبنای زیرساخت ماژولار ایجاد شده، فرایندها و محصولات جدید به سرعت و با ریسک و هزینه های کم ایجاد شده و تخصیص منابع و سرمایه با اثربخشی بسیار بیشتر انجام گیرد
  • جریان آزاد دانش که ویژگی سازماندهی ماژولار است، تصمیم‌گیری غیر متمرکز را در سازمان شکل می دهد و امکان تشخیص و پاسخ سریع به تغییرات را فراهم می‌کند. این ویژگی اغلب موجب تشکیل فرهنگ گسترش تضادهای سازنده میان گروه های کوچک ماژولار می شود
  • در سازمان های بزرگ و متصلب، روش های اجرائی استاندارد مفصلی وجود دارد که برای پیش بینی تغییرات و انعطاف پذیری با آنها متناسب نیستند، در صورتی که با تشکیل سازماندهی ماژولار،تعداد محدودی از اصول راهنما جایگزین آن روش های اجرایی می شوند. در بنگاه های انطباق پذیر، تعداد محدودی سیاست کلی –که در تمامی زیرمجموعه های سازمان کاربرد دارد- جایگزین روش های استاندارد می شود
  • تاکید بر ارزش‌های انطباق پذیری مدیران سازمان را تشویق می‌کند تا با آزمایش کردن ایده های جدید در برنامه کسب و کارشان، دنباله‌رو و منطبق با وضعیت اقتصاد بازار باشند، نه اینکه بر اجتناب از مواجه بار ریسک ها به دلیل ترس از شکست تمرکز نمایند. وجود ارزش های انطباق پذیری موجب توسعه نوآوری و خلاقیت در کارکنان کلیدی سازمان می شود زیرا از انطباق با دگرگونی ها به عنوان یک محرک انعطاف پذیری در سازمان قدردانی می شود
  • در سازمان انطباق پذیر، مدیریت ارشد سازمان استراتژی های کلی را تدوین دیکته نمی‌کند، بلکه زمینه تحلیل و تدوین آزادانه استراتژیک را در واحدهای ماژولار ایجاد می نماید
  • شرکت های فرایند محور قادر به انطباق پذیری سریع نیستند، زیرا شایستگی های کارکنان برپایه تبعیت از فرایندهای مشخص و متصلب شکل گرفته است اما در سازمان های انطباق پذیر معمولا فرایندها داینامیک طراحی می شوند و به ابتکارات شخصی برای نوآوری در روش ها بیشتر اهمیت داده می شود
  •  شیوه مدیریت در سازمان های انطباق پذیر تمرکز بر کنترل و ارزش گذاری بر نتیجه انجام فعالیت ها و است و با کاهش سطح پایش روش های انجام کار و البته فراهم کرد زیرساخت مورد نیاز، امکان ابتکار عمل آزادانه را برای کارکنان فراهم می سازندحتا شرکت‌های صنعتی بزرگ هم می‌توانند انطباق پذیرتر شوند

شرکت سیسکو در ابتدای تاسیسش وابسته به ساختار سازمانی سلسله مراتبی متمرکز بر مشتری بود که رهبری بر بازار سوئیچ‌ها و روتر های شبکه را برای آن شرکت فراهم آورد. با این حال حتا در موقعیت رشد بازار اصلی، جان چمبرز مدیرعامل آن شرکت، ساختار جدید مدیریتی ماژولار مبتنی بر تشکیل کمیته های بین واحدی ( شبیه هیات مدیره ) را ایجاد کرد تا موجب امکان فعالیت در ۳۰ بازار مجاور و متفاوت از بازار اصلی شوند و همچنین امکان فعالیت در کشورهای در حال توسعه را تسهیل بخشند. رهبر سیسکو شرکت خود را از بنگاهی که در آن چند نفر اتخاذ همه تصمیمات را برعهده دارند را به شرکتی با ساختار شورایی غیر متمرکز تبدیل کرد. نتیجه ایجاد این مزیت استراتژیک در آن شرکت، افزایش مزیت های چابکی و اکتشاف و نوآوری شده است. افزایش فرهنگ انطباق پذیری، مواجهه  موثر با ریسک ها را در رفتار مدیران رقم زد که ماحصل آن ایجاد سهم درامدی ۲۵ درصدی در بازارهای جدید بود.

بهره گیری از مزیت نوظهور نیروی انسانی:

معتقدیم تعداد شرکت‌هایی که در آینده نیاز به استراتژی ها و مزیت های انطباق پذیری را احساس می کنند روز افزون خواهد شد. اما چگونگی دست یابی آنها به این مزیت، به ویژگی ها و  ماهیت محیط و بازار آنها بستگی دارد دو پارامتر درجه آشفتگی و میزان تغییرات محیطی عواملی هستند که میزان نیاز، اولویت و فوریت های انطباق پذیری را مشخص می نماید.

درجه آشفتگی محیط:

نوسانات موقعیت شرکت ها در بازار و غیر قابل پیش بینی بودن محیط کسب و کار تعیین کننده این است که چگونه یک شرکت انطباق پذیر باید تصمیم‌گیری کند. روابط میان متغیرهای کلیدی در محیط‌هایی با آشفتگی کم، پایدار و قابل پیش‌بینی هستند، اما در شرایط آشفتگی بالا، غیر قابل پیش‌بینی و غیرقابل تحمل می‌شوند. بنابراین زمانی که آشفتگی کم است، یک سازمان می‌تواند مشکلات را از طریق رویکردهای تحلیلی و تصمیم‌گیری صریح و شفاف حل کند، اما زمانی که میزان آشفتگی بالا است، باید بیشتر به آزمایش ها و تصمیم‌گیری‌های ضمنی متکی باشد.

درجه تغییرات مورد نیاز برای انطباق پذیری:

از نظر مدل کسب و کار، تنوع توانایی ها و دانش مورد نیاز برای مواجهه با تغییرات و میزان بخش‌های متاثر از تغییرات محیطی در شرکت، حیطه و میزان نیاز به انطباق پذیری سازمان را مشخص می نماید. یک فضای راهبردی گسترده‌تر، نیازمند تنوع شناختی بیشتر و در نتیجه مشارکت سازمانی وسیع‌تر است. اگر نیاز به تغییرات زیاد باشد، شرکت‌ها باید از تصمیمات جمعی برای دسترسی به تنوع بیشتری از دانش و نظرات استفاده کنند و اگر کمتر احتیاج باشد، آنها می توانند برای حل مسائل خود به گروه محدود تری از کارشناسان و گروه های تخصصی تکیه نمایند

 

منبع:

People Advantage, The Boston Consulting Group

استفاده از مطالب فوق با ذکر منبع مجاز است، برای دریافت اطلاعات بیشتر با خدمات آموزشی و مشاوره ای در حوزه برنامه ریزی استراتژیک، با ایمیل

hossein.nourian@gmail.com

تماس حاصل فرمایید.

این مطلب را هم ملاحظه فرمایید:

مزیت سیستم های انطباق پذیر