مدیریت ریسک سازمانی ، مدیریت ریسک هلدینگ ها ، تحلیل ریسک هلدینگ ها ، تحلیل استراتژیک هلدینگ ، تحلیل استراتژیک گروه شرکت ها حسین نوریان ، مشاور مدیریت استراتژیک هلدینگ و گروه شرکت ها

ضرورت ها ، فواید و روش انجام مدیریت ریسک در هلدینگ و گروه شرکت ها 

سرمقاله دنیای اقتصاد اصفهان

حسین نوریان – مشاور مدیریت استراتژیک

در روزگاری که شاخص دگرگونی‌های محیطی هر سال نسبت به قبل چند برابر ‌می‌شود و عدم قطعیت‌های فراوانی شرکت‌ها را تحت تاثیر خود قرار ‌می‌دهد دانش و روش مدیریت ریسک به عنوان یکی از ضروریات مدیریت و حاکمیت در سازمان‌ها مطرح شده است و اکنون کمتر مدیری است که باور نداشته باشد که بدون بهره‌گیری کافی از این رویکرد مدیریتی نه تنها موفقیت در رقابت متصور نیست بلکه حتا نمی‌توان اطمینانی از استمرار بقای سازمان داشت. از این رو است که در سالهای اخیر میزان قابل توجهی از تمرکز شرکت‌های مشاوره مدیریت و موسسات تحقیقاتی و پژوهشی در جهان بر توسعه بکارگیری این روش قرار گرفته است. در مقاله قبلی به شیوه و ویژگی‌های آن در بنگاه‌های اقتصادی پرداختیم و اکنون مدیریت ریسک را مشخصا در گونه مهمی‌ از آنها که هلدینگ‌ها و شرکت‌های چند کسب و کاری هستند تشریح ‌می‌نماییم. طبیعتا مهم ترین تاثیر مثبت یا منفی عدم قطعیت‌های محیطی بر ارزش آفرینی اصلی سازمان است پس برای ورود به مقوله مدیریت ریسک در هلدینگ‌ها باید ابتدا ارزش آفرینی مورد انتظار از آنها را مرور کنیم و بدانیم که هلدینگ‌ها برای چه تشکیل می‌شوند؟

چهار هم افزایی مهم در هلدینگ و شرکت‌های چند کسب و کاره

همه سازمان‌ها برای ارزش آفرینی مالی برای سهام داران، فایده رسانی اجتماعی برای مردم و یا ترکیبی از این دو تشکیل ‌می‌شوند اما انتخاب‌شان برای شیوه دستیابی به آن ارزش آفرینی‌ها متفاوت است. به این تصمیم یا انتخاب که چگونه باید این ارزش‌ها را ایجاد کرد، استراتژی ‌می‌گویند. پس در درجه اول باید تاثیر عدم قطعیت‌های محیطی بر استراتژی‌های سازمان بررسی گردند. در دانش مدیریت استراتژیک چهار هم افزایی اصلی برای ایجاد هلدینگ‌ها متصور شده است که هر سازمانی ترکیبی از آنها را برای دستیابی به اهدافش انتخاب ‌می‌کند. اولین هم افزایی مالی است، زمانی که مجموعه هلدینگ ‌می‌کوشد برای شرکت‌های زیرمجموعه خود مزیت‌هایی همچون نقدینگی آزاد و فرصت‌های رشد از طریق سرمایه گذاری را فراهم آورد. دیگری هم افزایی عملیات است که در آن سازمان مادر مجموعه‌ای از شرکت‌ها را برای ایجاد ارتباط با یکدیگر در فرایندهای مختلف از قبیل خرید و فروش و تولید و مانند آن گرد هم ‌می‌آورد تا آنها بتوانند با فراهم آوری ورودی‌ها و مواد اولیه، خدمات، بازار و مشتری برای یکدیگر موجب هم افزایی جمعی گردند و نسبت به رقبای خود در بیرون از مجموعه، برتری استراتژیک بیابند. هم افزایی دیگر مرتبط با مولفه‌های مدیریتی مانند مدیریت دانش بین سازمانی، زیرساخت‌های مشترک، برند گسترده و مانند آنها است که تما‌می ‌اعضا به نسبت نیاز از آن برخوردار ‌می‌شوند و در آخر هم افزایی بازاریابی و فروش مورد توجه است که بنگاه‌ها ‌می‌کوشند با تجمیع قابلیت‌هایشان در حوزه محصول و بازار، جایگاه رهبری در صنعت را از آن خود کنند و از مزایای آن مانند تنظیم قواعد بازار و محصول و قیمت گذاری بهره‌مند گردند. هر عدم قطعیت یا ریسک محیطی که بر این عوامل موثر باشد ارزش آفرینی مورد انتظار از گروه را متاثر خواهد کرد و به تبع آن ریسک‌هایی را هم برای شرکت‌های زیر مجموعه ایجاد ‌می‌کند.

ریسک سرمایه و جریان نقدی:

یکی از عوامل مهم ایجاد مزیت برای شرکت‌ها که در اثر فعالیت‌های گروهی تشکیل ‌می‌شود، امکان تزریق نقدینگی از شرکت‌هایی است که مرحله رشد را طی کرده و اکنون در بازارهای کم رشد، سهم بازار مناسبی را به دست آورده اند، ماهیت وجود آنها در گروه برای آن است که بتوانند نقدینگی آزاد را برای شرکت‌های نیازمند فراهم کنند. یعنی آنهایی که هنوز نتوانسته‌اند سهم مناسبی را به دست آورند و یا در بازارهای پر رشد نیازمند حمایت مالی برای ایجاد مزیت‌های رقابتی هستند. حال اگر دگرگونی در محیط شرکت‌های بزرگ و بالغ گروه موجب ناتوانی آنها در ایجاد این نقدینگی آزاد بشود، ریسک آن به شرکت‌های وابسته منتقل ‌می‌شود و آنها مزیت‌های رقابتی خود را از دست ‌می‌دهند. معمولا برای بر طرف کردن این ریسک، مدیران ارشد در شرکت مادر، وابستگی شرکت‌ها به جریان نقدی یکدیگر و تامین مالی از درون گروه را کاهش ‌می‌دهند که طبیعتا هم افزایی مورد انتظار از گروه را کم ‌می‌کند. پس بهترین روش برای مواجهه با این ریسک تمرکز بر فراهم آوری جریان نقدی خارج از گروه است یا آنکه ایجاد مزیت‌های دیگر مخصوصا هم افزایی‌های مدیریتی و زیرساختی نیز در کنار آن به امکاناتی که گروه برای شرکت‌های زیر مجموعه ایجاد ‌می‌کند، اضافه شود. باید توجه داشت در حالتی که شرکت‌های بزرگ و بالغ گروه در معرض ریسک‌های تاثیر گذار قراردارند، باید اشتیاق سرمایه گذاران هلدینگ برای توسعه در بازارهای ناشناخته و دیربازده تر هم کمتر گردد.

ریسک تخریب ارزش مشترک در مواجهه با بازار

در هلدینگ‌هایی که از شرکت‌های مشابه تشکیل شده است و هدف از آن ایجاد آن رهبری در بازار با افزایش مقیاس تولید و فروش بوده است، تغییرات محیطی در بازار ‌می‌تواند فرصت‌هایی را برای هر یک از بنگاه‌ها به وجود بیاورد که مواجهه موثر با آنها برای دیگر اعضای گروه مخرب باشد و تنظیمات اولیه شکل گیری گروه را تغییر دهد. این نابسامانی قواعد حاکم بر گروه را به هم ‌می‌ریزد و مزیت‌هایی که مادر برای شرکت‌ها ایجاد ‌می‌کند را کاهش ‌می‌دهد. مثلا اگر در اثر دگرگونی‌های محیطی بازار جدیدی برای یک شرکت از اعضا ایجاد شود و تمرکز أن بنگاه به سمت آن برود ممکن است دیگر نتواند خدمات متناسبی را به سایر اعضای گروه ارایه دهد، حال اگر از آن ریسک محیطی صرف نظر کند، فرصت‌های ایجاد درامد را از دست داده است که این هم نه برای آن شرکت مفید است و نه گروه در دراز مدت از آن استقبال ‌می‌کند. برای مواجهه موثر با این نوع از ریسک‌ها، لازم است میزان وابستگی شرکت‌ها به یکدیگر، تاثیری که هر شرکت بر گروه ‌می‌گذارد یا گروه بر هر شرکت ‌می‌گذارد به صورت کامل تحلیل گردد و سناریوهای محتمل که هر کدام از این تاثیرات که در اثر دگرگونی‌های محیطی آسیب ‌می‌بینند به دقت مشخص شود. بر اساس نتایج این تحلیل، راهنماهای استراتژیک (Strategic Direction) مناسب از سوی گروه برای اعضا تهیه گردد تا هیات مدیره آنها شیوه مواجهه خود با هر یک را در چارچوب آن تحلیل نمایند.

ریسک اتقال ریسک‌های یک شرکت به دیگر اعضا در هلدینگ‌های عملیاتی

هلدینگ‌های عملیاتی با هدف هم افزایی در اثر روابط جمعی در طول یک زنجیره تامین شکل گرفته اند مثلا یکی از اعضا مواد اولیه را برای دیگری فراهم ‌می‌کند یا یکی دیگر، امکانات لجستیک ( انبارش و حمل ) را برای سایرین فراهم ‌می‌سازد. در این حالت به دلیل وابستگی زیاد میان شرکتی، اثر دگرگونی‌ها در هر یک از این بنگاه‌ها به صورت شلاقی به دیگر اعضای مرتبط انتقال ‌می‌یابد. مثلا ریسک تامین مواد اولیه در یک بنگاه در طول زنجیره تامین موجب شود سایرین هم نتوانند برنامه‌های تولید خود را محقق کنند. در این حالت اگر این ریسک برای شرکت‌های وابسته بیشتر از بنگاه اول باشد، پیچیدگی تخریب ارزش بسیار بیشتر خواهد بود چون بنگاه اول در طول زنجیره تامین آسیب کمتری ‌می‌بیند. بروز این ریسک‌ها موجب ‌می‌شود تا شرکت‌های دیگر دریافت کننده محصولات و خدمات این شرکت به سمت استفاده از منابع تامین دیگر سوق پیدا کنند که این هم با فلسفه وجودی هلدینگ در تعارض خواهد بود.

به عنوان جمع بندی باید گفت به دلیل وجود هم افزایی‌های مختلف در مجموعه هلدینگ‌ها که تعاملات استراتژیک بین بنگاهی را ایجاد کرده اند، اثر ریسک در آن مجموعه‌ها بسیار تشدید ‌می‌شود و مزیت‌های اصلی و استراتژی‌های بنیادینی که هلدینگ پیرامون آنها شکل گرفته است را کمرنگ و یا حتا تخریب کند از اینرو امروزه تحلیل ریسک استراتژیک به عنوان یک ضرورت اصلی مدیریتی در گروه شرکت‌ها یا بنگاه‌های چند کسب و کاره مطرح است که باید به عنوان یکی از اولویت‌های مدیریتی به آن پرداخته شود.

 

استفاده از مطالب فوق تنها با ذکر منبع مجاز است.

جهت دریافت اطلاعات بیشتر یا مشاوره تحلیل استراتژیک و ریسک هلدینگ ها با ایمیل hossein.nourian@gmail.com تماس حاصل فرمایید.

این مطلب را هم ملاحظه نمایید:

تحلیل استراتژیک هلدینگ و شرکت مادر

حاکمیت بر گروه شرکت ها

مدل آشریج برای تحلیل هلدینگ ها