تحلیل انطباق پذیری سازمانی
حسین نوریان – مشاور مدیریت استراتژیک
جهانی شدن، تغییرات سریع تکنولوژیک و شفافیت بسیار بیش از پیش در فضای کسب و کار موجب شده است که نا اطمینانی در استراتژی گذاری بلند مدت به عنوان یکی از دغدغه های مهم مدیران کسب و کار مطرح گردد و بی اطمینانی از اثربخش نبودن برنامه ریزی استراتژیک بلند مدت موجب گردیده تا برخی از تحلیل گران سازمانی به رویکردهای چابک تر برنامه ریزی روی بیاورند و برخی دیگر به طور کلی از امکان برنامه ریزی در این فضا ناامید گشته اند و به شیوه سابق، مدیریت اقتضایی و واکنش سریع به محرک های محیط کسب و کار را چاره مواجهه با آن می دانند. امروز برخی از امار و ارقام فضای کسب و کار شکلی شگفت انگیز به خود گرفته است، مثلا روند کاهش تدریجی حاشیه سودآوری شرکت ها که در دامنه زمانی ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ تقریبا ثابت بوده است، از آن سال تا کنون حدود دو برابر شده است که نشان دهنده تشدید شدت فضای رقابتی است. اکنون هر ساله بیش از ۱۸% از شرکت هایی که در صنعت خود جزو رتبه سه شرکت برتر بوده اند، موقعیت رقابتی خود را در بازار از دست می دهند در حالی که این رقم در سال ۱۹۶۰ تنها ۲% بوده است و در همین دوره زمانی یکی از باورهای بنیادین تحلیل های قبلی که میان میزان سهم بازار و سودآوری رابطه معنی داری می پنداشت، اکنون مورد تردید جدی قرار گرفته است ( کاهش همبستگی از ۳۴% به ۷% ). تمامی این عدم اطمینان ها، اثربخشی فرایند مدیریت استراتژیک را با سوالات جدی مواجه کرده است زیرا هدف از مدیریت استراتژیک براورد نسبتا دقیق فضای کسب و کار آینده و جهت دهی سازمان به سمت و سوی برنامه ریزی شده بر مبنای آن است. حال اگر رصد آینده امکان پذیر نباشد و مدیران سازمان خود را در فضای عدم اطمینان کامل و غیر قابل پیش بینی بیابند، دیگر برنامه ریزی برای آینده و همسوسازی همه منابع و رویکردها بر مبنای آن بی معنی خواهد بود. کلید حل این معما در تحقیقات جدید آکادمیک و کاربردی( از جمله تحقیقات میدانی گروه مشاوران بوستون در سال ۲۰۱۳ ) یافت شده است، امروزه قابلیت های سازمانی مانند، سهم بازار بیشتر، موقعیت رقابتی سرامد، نشان تجاری قوی تر و ... در قابلیت سازمانی جدیدی تحت عنوان قابلیت انطباق پذیری سازمانی قرار گرفته است، شرکت ها باید بیاموزند که چگونه به سرعت کارهای جدیدی انجام بدهند و بتوانند مستمرا ارزش پیشنهادی خود را در قالب محصولات و خدمات قابل ارائه به مشتریان، تغییر دهند البته این قابلیت باید بسیار فراتر از ایجاد امکان تغییر سریع در محصولات و خدمات سازمان باشد به گونه ای که باید بتواند با چابکی و سرعت زیاد، مولفه های مهم تری از سازمان مانند مدل کسب و کار، استراتژی ها و فرایندها را نیز دستخوش تغییر نماید. قابلیتی که به آن انطباق پذیری سازمانی گفته می شود و دربردارنده حیطه های زیر است:
قابلیت خوانش نشانه ها و اقدام سریع بر مبنای آنها:
مسابقه اتوموبیل رانی را تجسم کنید، در گذشته معیار برد و باخت عمدتا مربوط به ویژگی های اتوموبیل و قابلیت و مهارت راننده آن بود، اما امروزه بر روی هر اتوموبیل مسابقه، صدها سنسور کارگذاشته شده است که نشانه های زیادی را شامل دمای موتور، دمای هوا، زاویه گردش ها، فاصله تا اتوموبیل جلویی و عقبی و ... را از محیط جمع آوری و سپس رفتار حرکت ماشین را بر مبنای آن شبیه سازی می کند و در نهایت اطلاعاتی را در اختیار راننده می گذارد که بتواند در کسری از ثانیه برای نحوه ادامه مسیر تصمیم گیری کند. اکنون وجود این قابلیت برای سازمان ها بسیار ضروری است، در فضای کسب و کار امروز دیگر نمی توان بر مبنای چند شاخص محدود کلاسیک، وضعیت آینده را رصد و براورد نمود، تکنیک های جدید داده کاوی (Data Mining) می تواند ابزار مناسبی برای تشخصیص الگوهای رفتاری(Pattern) های بازار بر مبنای متغیر های متفاوت باشد. این الگوها می توانند رابطه های معنی داری را میان پارامترهای کاملا بی ربط کشف نمایند. به عنوان مثال شرکت خرده فروشی بزرگ Tesco در انگلستان، با بررسی رفتار خرید حدود سیزده میلیون مشتری و استفاده از روش های داده کاوی، دریافت که مدل کسب و کار در هر یک از فروشگاه هایش باید با دیگری متفاوت باشد و توانست مدل انعطاف پذیر تری را به روش فروش الکترونیک پایه گذاری کند، مدیران این فروشگاه زنجیره ای دریافتند، نوع کالاها، نحوه چیدمان آنها در فروشگاه، سیاست های تبلیغی و تروجی و ...باید در دوره های زمانی بسیار کوتاه مدت بر مبنای تحلیل های دوره ای رفتار مصرف کنندگان تغییر کند.
قابلیت تجربه گری:
برخی چیزها را نمی توان پیش بینی کرد یا ارتباط میان آنها را فهمید، اما می توان با استفاده از تجربه آنها را درک کرد. طبیعتا رویکرد به تجربه سناریو های مختلف، از دیرباز یکی از ابزارهای مهم مدیران برای پیش بینی نحوه اثرگذاری یک تصمیم بوده است، اما تجربه آزمایشی واقعی در محیط کسب و کار به غیر از آنکه زمان بر و پر هزینه است، دست شرکت را در برابر رقبا رو می کند و در حالت بدتر، شکست در تجربه بر نشان تجاری بنگاه اثر نامطلوب دارد، پس در شیوه های جدید انطباق پذیری سازمانی از رویکردهای تجربه مجازی استفاده می شود. استفاده از تکنولوژی های جدید و روش های بازی سازی (Gamification) در فضای مجازی می تواند الگوهای رفتار مصرف کننده و رقابت را با دقت خوبی شبیه سازی کند. رویکرد به تجربه باید از دامنه سنتی آن که محدود به آزمایش و تست محصولات جدید است به شبیه سازی سناریوهای مدل کسب و کار و استراتژی ها تسری یابد. پس یکی دیگر از اجزای قابلیت انعطاف پذیری سازمانی، قابلیت تجربه پذیری در شرکت خواهد بود.
قابلیت مدیریت پیچیدگی های محیطی (چند سازمانی):
باور سنتی در تحلیل استراتژی و راهبردگذاری عمدتا معطوف و محدود به سازمان خود بود. تحلیل گران مدل های کلاسیک اینگونه باور داشتند که سازمان توانایی اثر گذاری بر محیط را ندارد و تنها از آن تاثیر پذیر است. در الگوهای جدید مبتنی بر قابلیت انطباق پذیری، این فرض با تردید جدی مواجه شده است و تحلیل گران مدرن توصیه می کنند که مدیران، تحلیل های راهبردی خود را به فراتر از مرزهای سازمانی خود سوق دهند، نحوه تعامل خود را با مشتریان و تامین کنندگان بازنگری و سعی کنند برای کل زنجیره تامین و اکوسیستم کسب و کار اثرگذار ظاهر شوند و مشارکت های تجاری و تکنولوژیک را در دستور کار قرار دهند. سازمان های انطباق پذیر از قابلیت سوق دادن فعالیت ها به بیرون از سازمان با حداقل نمودن ضررهای رقابتی آن برخوردار هستند. راز شکست شرکت نوکیا- که روزی پیشرو بازار تلفن های همراه بود- در بازار تلفن های هوشمند، دقیقا در کمبود همین قابلیت نهفته است. رقیب اصلی این شرکت یعنی اپل توانست با ایجاد همسویی استراتژیک با توسعه دهندگان بی شمار نرم افزارهای تلفن همراه، ایجاد مشارکت با شرکت های مخابراتی و بهره گیری از طیف وسیعی از تامین کنندگان، اکوسیستم کسب و کار را به نفع خود تغییر دهد از سوی دیگر، شرکت گوگل مشارکت های تجاری سودمندی را با تولید کنندگان گوشی های هوشمند برای استفاده از زیرساخت اندروید ایجاد کرد که این دو استراتژی همزمان به از رده خارج کردن رقیب اصلی آنها یعنی نوکیا از بازار تلفن همراه منجر گردید.
قابلیت بسیج سریع و انعطاف پذیری:
سازمان انطباق پذیر باید بتواند در داخل خود انعطاف پذیری کامل را فراهم سازد زیرا تنها تغییر در استراتژی ها و جهت گیری ها نمی تواند تا وقتی که اجرایی نشده اند موثر واقع گردد. سازمان های انطباق پذیر لزوما سازمان های انعطاف پذیر خواهند بود، در گام اول ساختار فرایندگرا باید جایگزین ساختار وظیفه گرا گردد تا در صورت تغییر در یک فرایند، کلیه مناسبات ساختاری سازمانی نیز متناسب با آن به سرعت تغییر کند، در گام دوم گرایش به تمرکز زدایی ساختاری است، امروزه شرکت های بزرگ به این نتیجه رسیده اند که منفعت کاهش استاندارد سازی روش ها در شعب مختلف و تفویض قدرت تصمیم گیری و واکنش سریع به شرایط بر هزینه های آن برتری دارد از سوی دیگر ویژگی های تکنولوژیک و فرایندی سازمان نیز باید به گونه ای باشد که بتواند خود را در اسرع وقت با تغییرات محیطی منطبق نماید دستیابی به این قابلیت برای بسیاری از سازمان ها دشوار است زیرا هزینه های تغییر تکنولوژیک معمولا گزاف خواهد بود پس سازمان های انطباق پذیر رویکرد به برون سپاری را به میزان وسیعی در دستور کار قرار داده اند و در نهایت زیرساخت ایجاد انطباق و انعطاف پذیری برای سازمان، وجود قابلیت های یادگیری سریع سازمانی است. چرخه یادگیری در سازمان انطباق پذیر کوتاه است و داده ها و اطلاعات موجود به سرعت تبدیل به دانش سازمانی می گردد. بدیهی است بدون وجود این قابلیت، سازمان ها در عرصه انطباق پذیری راه به جایی نخواهند برد.
استفاده از مطالب فوق با ذکر منبع مجاز است
جهت دریافت اطلاعات بیشتر یا مشاوره مدیریت استراتژیک با ایمیل hossein.nourian@gmail.com تماس حاصل فرمایید.