چهار استراتژی برای ارکسترایتوری یک اکوسیستم دیجیتال (پلتفرم)
حسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک
اگر دقت کرده باشید در نوازندگی یک ارکسترسمفونیک نکتهای متعالی وجود دارد. سازههای زهی و بادی و آرشهای بایکدیگر کاملا هماهنگ مینوازند تا آهنگی ممتاز خلق شود. آنها با هم لحظات ناب، هارمونیها، مکثهای سکوت و اوج و فرودها را ایجاد میکنند این را همه میدانند اما در زمان گوش دادن به این موسیقی ما معمولا عملکرد تک تک نوازندهها را در نظر میگیریم و تحسین میکنیم در حالی که مهمترین نقش مربوط به آن رهبر ارکستری بوده که هماهنگی و یکپارچگی میان این اجزا را ایجاد کرده است. بدون وجود او حتا برای دقیقهای هم تاب شنیدن اصوات ناهماهنگ را نداشتیم.
هنر این رهبر آن بوده که ملودیها و تنها از هر بخش و هر وسیله را در کنار هم قرار دهد تا یک کل منسجم شکل گیرد. نوازندههایی که در ارکسترها مینوازند اغلب در کار خود خبره اند پس تفاوت یک ارکسترسمفونیک موفق با شکست خورده اغلب در نقش ارکسترایتور نمایان میگردد.
در اکوسیستمهای کسبوکار نیز نقش ممتاز ارکسترایتور در ایجاد همین هماهنگیها است. تولید جاروبرقی هوشمند نسل جدید را در نظر بگیرد، شرکتهای بسیار متعدد شامل تولید کنندگان حسگرها، نرم افزارها، هوش مصنوعی و دوربین و سازندگان سایر قطعات متداول همکاری میکنند تا محصولی منسجم متشکل از همه آنها را فراهم کنند.
ایجاد این هماهنگی در اکوسیستمهای کوچک از دیرباز وجود داشته اما برای اکوسیستمهای بسیار پیچیدهتر که اکوسیستمهای کوچک هم جزیی از آنها هستند، این نقش به مراتب مهمتر و دشوارتر است. مثلا ارکسترایتوری در اکوسیستم توسعه خانههای هوشمند به مراتب دشوارتر و پیچیدهتر از مثال تولید جاروبرقی هوشمند خواهد بود.
امروزه ارکسترایتورهای معروف متعددی وجود دارند که اکوسیستمهای دیجیتال (مبتنی بر پلتفرم) را مدیریت میکنند. این اکوسیستمها در صنایع و بازارهای مختلف مانند رسانههای اجتماعی، تجارت الکترونیک، حملونقل، بانکداری و حتا بخش معدن فعالیت دارند.
ارکسترایتورها شامل رهبران فناوری نوین مانند گوگل، آمازون، فیسبوک و اپل هستند و بعضا از شرکتهای با سابقهتری مانند مرسک و سیسکو برآمدهاند اما بسیاری از رهبران نوظهور دراین میان از استارتآپهای جدید وارد حوزه ارکسترایتوری شدهاند که پلتفرم اعتباری مانی پارک مستقر در سوئیس و گلوبال اسپک که پلتفرم ارایه خدمات مهندسی، صنعتی و فنی درایالات متحده است از جمله آنها میباشند.
در حوزه پلتفرمهای دیجیتال، ارکستراتورها بازیگران اصلی هستند که با افزایش اکوسیستمهای مبتنی بر پلتفرم، سهم بازارشان بسیار افزایش یافته و توانستهاند سود تجمیعی شرکتهای سنتی را برای خود بردارند.
در حالی که بسیاری از شرکتهای جدید التاسیس نقش ارکسترایتوری را دنبال میکنند، تنها تقریباً چهل درصد از سی برند برتر جهان و هفتاد درصد از تکخالهای دانشبنیان بهاین حوزه وارد شده اند و تعداد کمی از آنها توانستهاند از مزایای ارکسترایتوری بهره ببرند.
آنها اغلب با چالشهایی در زمینه مقیاسپذیری اکوسیستم، گسترش آن فراتر از دامنه فعالیت اولیه یا با نحوه کسب درآمد از جریانهای درامدی و استخراج ارزش حاصله مواجه هستند.
خبر خوشاین است که راههایی برای غلبه براین چالشها وجود دارد که میتواند سودآوری ارکسترایتورها در پلتفرمهای دیجیتال را فراهم کند ضمن آنکه تضمین کند که شرکای اکوسیستم (که آنها را “مکملها” مینامیم) هم سود خواهند برد و دامنه و جذابیت اکوسیستم هم مستمرا افزایش مییابد.
آنچه که در ادامه این مقاله میآید راهنمای استراتژیک گام به گامیبرای ارکسترایتورها است که به آنها کمک میکند اکوسیستمهای مبتنی بر پلتفرم خود را رشد دهند، شرکا و مشتریان را جذب و حفظ نمایند و سهم خود از کیک فراهم شده توسط اکوسیستم دیجیتال را به حداکثر برسانند.

قدم اول: پلتفرم را رشد دهید
اولین گام، گسترش اکوسیستم با افزایش تعداد تامین کنندگان در پلتفرم و گسترش پایگاه کاربران (مشتریان) است. ارکستراتورها میتوانند تجارت موجود را با استفاده از اثرشبکهای رشد دهند. این بازیکنان میتوانند با نفوذ در مناطق مجاور، دامنه دسترسی خود را هم توسعه دهند.
تحریک اثرات شبکهای:
استفاده از اثرات شبکهای، قویترین روش برای تقویت سریع دامنه و نفوذ یک اکوسیستم موجود است. تئوری حاکم بر اثرات شبکه نسبتاً ساده است: اعضای جدید توسط مشتریان قبلی، تامین کنندگان و مکملها به پلتفرم افزوده میشوند. ارکسترایتور باید برای اعضا آن انگیزه را به وجود آورد که هریک محتوای بیشتر و بهتری تولیدکنند و خدمات متنوعتری از محصولات و خدمات را ارایه دهند و دسترسی کاربران جدید به پلتفرم را بهبود بخشند.
اثرات شبکهای حتما تصاعدی است و مانع بزرگی برای ورود رقبای بالقوه (تازه واردها) خواهد بود. مطالعات در مورد پویایی رقابتی اکوسیستمهای مبتنی بر پلتفرم نشان میدهد که برای چالشگران بسیار دشوار است که اکوسیستمهای تثبیتشده و غالبی که اثرات شبکهای قوی دارند دارند را سرنگون کنند.
دو مسیر برای ارکسترایتور وجود دارد که بتواند تودهای مهم از کاربران و مکملها را در یک بازه زمانی کوتاه فراهم کند. اول، آنها میتوانند استراتژیهای قیمتگذاری مختلف را به کار گیرند و به یک طرف از اکوسیستم (مشتریان یا مکملها) یارانه بدهند.
به عنوان مثال، بسیاری از پلتفرمهای استخدام، از جمله سایت مشهور آلمانی Monster، از شرکتهای استخدام کننده برای درج آگهیها هزینه میگیرند، اما خدمات این پلتفرمها برای جویندگان کار رایگان هستند، زیرا این پلتفرمها از یک استخر استعداد بزرگ بهره میبرند. هنگامیکه غول تجارت الکترونیک علی بابا در سال 1999 در چین راه اندازی شد، با رقابت شدید بازیکنان فعلی مانند eBay روبرو بود علیبابا برای جذب کسبوکارها به پلتفرم خود، حق عضویتی را از بازرگانان چینی دریافت نکرد جالب توجه است که رقیب آن شرکت یعنی Taobao (پلتفرم تجارت الکترونیک C2C) هنوز هماین کار را نمیکند. در عوض با گرفتن درصدی از فروش، تبلیغات، بازاریابی نمایشگر و خدمات ویترینی، درآمد کسب میکند.
دوم، ارکسترایتور میتواند از بازاریابی «هوشمند» استفاده کند مثلا الگوریتمهای طراحی شده خاص را برای هدایت خریداران یا فروشندگان مرتبط به پلتفرم بکار گیرد.
SkinVision، پلتفرم هلندی تشخیص سرطان پوست مثال خوبی در اینباره است. افراد از یک نقطه بالقوه سرطانی بر روی پوست خود عکس میگیرند و برنامه هوش مصنوعی آن را تجزیه و تحلیل میکند و در عرض 30 ثانیه بر اساس مقایسه با میلیونها تصویر دیگر در پایگاه داده خود، سطح خطر ابتلا به سرطان را تخمین میزند. SkinVision با قدرت الگوریتم خود توانسته است دسترسی پلتفرم را به بیش از یک میلیون کاربر در سراسر جهان گسترش دهد.
گسترش به بازارهای مجاور:
گزینه دیگر برای گسترش، ارائه پیشنهادهای مجاور (معمولاً مکمل) به کاربران جدید و موجود است.
برخی از شرکتها تصمیم میگیرند که در پلتفرم موجود، محصولات یا خدمات مجاور را به صورت ارگانیک توسعه دهند. شرکت چینی Meituan در سال 2010 شروع به کار کرد و سه سال بعد از پایگاه کاربران فعلی خود برای فروش غذا و رزرو هتل بهره برد و هفت سال بعد آن را به خدمات حمل و نقل تسری داد. Alipay در آغاز سرویس پرداخت آنلاین بود که پس از دو سال خدمات مدیریت دارایی، بیمه، وام مصرف کننده و بررسی امتیاز اعتباری را هم به خدمات مشتریان خود افزود.
ارکسترایتورها به جای توسعه پلتفرم ممکن است تصمیم بگیرند که یک اکوسیستم موجود و مجاور را به تملک خود دراورند. خرید اینستاگرام توسط فیس بوک در سال دوهزار و دوازده گامی طبیعی برای ورود به بخش جدیدی از شبکههای اجتماعی بود. طبیعتا اشتراکگذاری عکسها (و داستانهای پشت آنها) در یک پلتفرم مبتنی بر گوشیهای هوشمند نقطه قوتی برایاین غول فناوری نبود اما فیسبوک تعداد زیادی کاربر وفادار، تیم مهندسی قوی، زیرساخت جهانی مبتنی بر وب و پشتوانه مالی قویای داشت که همگی میتوانستند از مسیر رشداینستاگرام حمایت کنند. برای همین بود که شبکه کاربران اینستاگرام از سی میلیون در زمان خریداری به بیش از یک میلیارد تا امروز رسیده است.
قدم دوم: پلت فرم را بهبود ببخشید:
در محیطی رقابتی، پلتفرم تنها زمانی میتواند پیشرفت کند که در بالاترین سطح کیفیت حفظ شوند. این بدان معناست که باید از نظر فناوری سالم و دائماً نوآور باشد و از آن برای پاسخگویی به نیازها و ترجیحات کاربران تامین کنندگان و مکملهای خود استفاده کند.
بهترین عملکردها و سرویسها را در پلتفرمایجاد کنید
کیفیت پلتفرم به نوآوریهای مستمری که در آن انجام میشود بستگی دارد. هدف ازاین نوآوریها باید دستیابی به بالاترین استانداردها در زمینه سرعت، ظرفیت پردازش اطلاعات و ارتباط گیری آسان با سایر پلتفرمها و سیستمها باشد.اینها معیارهایی هستند که ارکسترایتور بر پایه آنها بهبودهای مستمر در سیستم را اعمال میکند و موجب میشود که سفر تجربه کاربران در پلتفرم بهبود یابد و وفاداری آنها به آن بیشتر شود.
به عنوان مثال پلتفرم تجاری علی بابا که از لزوم بکارگیری دایمی تکنولوژی به روز آگاه است، ماموریت خود را اینچنین تعریف کرده است: تجارت خود را در هر مکان آسان کنید! پس طی این سالها به خدمات خود بسیار افزوده است. مثلا دایره خدمات خود را در حوزه امکانات لجستیکی گسترش داده تا بتواند کارایی خود در زمینه تحویل کالاها را به شرایط ممتاز برساند، این قابلیت موجب گردیده که آن شرکت در فصلهای گرم خرید بتواند بسیار بهتر از دیگر رقبایش عمل کند. علی بابا امکانات پردازش ابری را به شدت گسترش داده و ابزارهایی مانند پخش زنده، ویدیوهای کوتاه و بازیهای تعاملی را به مجموعه خدمات خود اضافه کرده است تا بازرگانان بتوانند با سهولت و جذابیت به مشتریان و تولیدکنندگان چینی دسترسی داشته باشند.
درباره باز یا بسته بودن ساختار پلتفرم تصمیم بگیرید!
ارکسترایتورها میتوانند دو رویکرد را برای ساختاردهی به پلتفرم خود چه در سمت تامین کنندگان و چه مشتریان به کار گیرند که یکی راهبرد باز و دیگری بسته است. این دو رویکرد بر کیفیت خدمات و انجام فرایندهای درون پلتفرم و سرعت جذب مشارکت کنندگان در آن تاثیر بسیار زیادی دارد.
در برخی ار پلتفرمها اولویت اول ارزش پیشنهادی، کیفیت بالای ارایه خدمات و انجام فرایندها است و این مهم بر جذب سریع مشارکت کنندگان ارجحیت دارد. دراین حالت ارکسترایتور رویکرد بسته را برای ساختاردهی به پلتفرم انتخاب میکند که شاملایجاد انحصار در سمت تامین کننده یا مشتری یا هر دو طرف و اعمال کنترل بر ورودیها یا انجام فعالیتها یا خروجیهای پلتفرم است. بسته بودن اکوسیستم در پلتفرمهای حساس مانند حوزه درمان یا تولید بسیار کاربرد دارد مثلا اکوسیستم شهر هوشمند سیسکو و اکوسیستمهای راهحلی حوزه معدن از ساختارهای بسته برخوردارند.
در مقابل زمانی که جذب سریع مشارکت کنندگان در هر دو سمت و رساندن پلتفرم به مقیاس بالا ارجحیت داشته باشد ارکسترایتورها رویکرد باز را به کار میگیرند به گونهای که از میزان کنترلها میکاهند و در عوض به جذابیتها برای ورود مشارکت کنندگان میافزایند.
این نمونه را میتوان در پلتفرمهای ارایه خدمات غذا یا حمل و نقل مشاهده کرد.آنها از الگوریتمهایی بهره میبرند که به جذب سریع مشارکت کنندگان کمک میکند و با ارایه خدمات پشتیبانی موثر و سریع از نگهداشت آنها در پلتفرم اطمینان حاصل میکند.
انگیزه مهم دیگری که استراتژی باز بودن پلتفرم را موجهتر میسازد، نیاز به شکلگیری نوآوری باز میان مشارکت کنندگان است تا کل اکوسیستم از آن سود ببرد و ارزش پیشنهادی آن مرتبا تکمیلتر گردد. زیرا بسته بودن پلتفرم و ایجاد موانع برای عضویت طبیعتا کمکی به جریان آزاد نوآوری در آن نخواهد کرد. برای مثال اکوسیستم تولید نرم افزار و تجهیزات برای خودروهای خودران آپولو، اکوسیستم خود را باز گذاشته است تا شرکتهای سرآمدی مانند بنز و بی ام دابلیو به راحتی به آن بپیوندند و جریان باز تحقیق و توسعه را ایجاد کنند. این راهبرد موجب شد که طراحی قطعات و کامپوننتها در خودرو خودران بهبود بیابد و با وجود آنکه پلتفرم ساختار بازی را تجربه میکند، محصولات آن دربرابر حملات سایبری بسیار مقاوم باشند.
تجارب کاربری مناسب را ایجاد کنید
ارکسترایتورها میتوانند از فناوری برای ارائه یک سفر تجربه متمایز برای کاربران و بهبود عملکرد پلتفرم استفاده کنند. رویکرد بهره گیری از”اثرات یادگیری” که شامل انجام تجزیه و تحلیلهای پیشرفته برای بررسی فعالیتهای کاربر و سفارشی کردن محتوا و توصیهها بر اساس علایق خاص افرد است میتواند آنها را در این مهم یاری نماید.
این تمهید فعالیتهای کاربران در پلتفرم را افزایش و بینشآیندهنگر بیشتری در مورد رفتار و ترجیحات مصرفکننده به ارکستراتور ارائه میدهد. ارکسترایتورهایی که از اثرات شبکه برای ایجاد پایگاه مشتری عظیم سود بردهاند، میتوانند بهتر از چنین برنامههای مبتی بر هوش و یادگیری مصنوعی بهره ببرند.
مثالی خوب، پلتفرم نتفلیکس است که در میان سرویسهای پخش مبتنی بر اشتراک، بیشترین تعداد کاربران در جهان را دارد و با تکیه بر آن، حجم زیاد و دقیقی از اطلاعات در مورد فعالیتهایشان را برای خود فراهم کرده است. نتفلیکس با ارائه توصیههای خاص و همچنین بهره گیری از آمار جمعیتی و سایر دادهها و بررسی واکنش مردم به توصیههای آنها، میتواند ارزیابیهای دقیقتری درباره رفتار کاربران خود داشته باشد و تصمیمات بهتری در مورد تولید محصول، توسعه محتوا و ترجیحات مشترکین ارایه کند. ترکیبی از اثر شبکه و جلوههای یادگیری به نتفلیکس این امکان را میدهد که نسبت به رقبای خود مانند Hulu و HBO بهتر برروی تولیدات جدید سرمایه گذاری کند و هزینه کمتری به ازای هر ساعت و برای هر کاربر متحمل گردد.
قدم سوم: پلتفرم را کنترل کنید
ممکن است مشارکت کنندگان به پلتفرم وفادار نباشند و همواره برای یافتن بهترین گزینه از نظر قیمت، کیفیت و دیگر جذابیتها بازارگردی کنند. پس ارکسترایتور باید همواره به شیوهای فعالانه ارتباطات و تعاملات خود با مشارکت کنندگان را مدیریت کند تا مطمین شود که از مسیر خارج نخواهند شد.
چند خانهای شدن را به حداقل برسانید.
پدیده چندخانهای شدن به معنی حضور مشارکت کنندهها در چندین پلتفرم به طور همزمان است تا بتوانند از بهترین پیشنهادها سود ببرند و به بزرگترین پایگاههای مشتری دست بیابند. در طول زمان و با تغییر شرایط مشارکت کنندهها بین پلتفرمهای مختلف جابه جا میشوند که این مشکل بزرگی برای ارکسترایتورها خواهد بود. زمانی که شرایط ورود به اکوسیستم نسبتاً آسان باشد (پلتفرمهای باز) چند خانهای شدن معمولتراست، مثلا در بخش حمل و نقل، مسافران عموماً به یک پلتفرم وابسته نیستند و گزینهای را انتخاب میکنند که بهترین قیمت و کوتاهترین زمان انتظار را برای یک سفر معین ارائه میدهد و رانندگان نیز به آن پلتفرمی میپیوندند که در آن زمان خاص بهترین پیشنهاد دستمزد را برایشان داشته باشد.
چند خانهای شدن میتواند منجر به جنگهای قیمتی شدید و مخرب بین پلتفرمها شود و ارکسترایتورها باید اقداماتی را برای جلوگیری از این موضوع انجام دهند. مؤثرترین رویکرد، رویکردهای ایجاد انحصار است که در صنعت بازیهای ویدیویی هم رایج است. به عنوان مثال، نینتندو از بندهای انحصاری سختگیرانهای در قراردادهایش استفاده میکند تا اطمینان حاصل کند که برخی از توسعه دهندگان برتر بازی فقط پرفروشترین بازیهای خود را در کنسولهای نینتندو ارائه میدهند. این استراتژی، نینتندو را با افزایش اندازه و وفاداری پایگاه کاربران را تقویت می کند زیرا آنها نمیتوانند این بازیهای محبوب را در جای دیگری دریافت کنند و از سوی دیگر نیاز توسعه دهندگان به تطبیق بازیهای خود با چندین پلتفرم را کاهش میدهد.
یکی دیگر از راههای کاهش اثر چند خانهای شدن این است که مشارکت کنندگان را تشویق کنیم تا در پلتفرم بسیار فعال بمانند. به عنوان مثال، ارکسترایتورها میتوانند با ایجاد باشگاه مشتریان، پروموشنها یا خدمات اضافی را به شرکت کنندگان فعال در اکوسیستم ارائه دهند.
مالک زنجیره ارزش باشید.
یک تهدید دیگر برای وفاداری به اکوسیستم، واسطه گریزی است، یعنی مشارکت کنندگان و کاربران مستقیماً پس از اولین تعامل، به یکدیگر متصل شوند، پلتفرم را دور بزنند و در نتیجه آن را از درآمد حاصل از تراکنشهایاینده محروم سازند. پلتفرمهایی که ارجاعات دست ساز، خدمات فیزیکی (مانند نظافت، باغبانی و موارد مشابه) و مبادله کالاهای مستعمل را ارائه میدهند، احتمالاً تحت تأثیر واسطه گریزی بیشتری قرار میگیرند. آنها به این دلیل آسیب پذیرترند که سهم اصلی تراکنشهای آنها آفلاین است و به کاربران و مکملها اجازه میدهد تا رابطهای خارج از پلتفرمایجاد کنند و ترتیبات پرداخت و تماسهای جایگزین را انجام دهند.
محافظت کردن از پلتفرم در برابر این پدیده آسان نیست. یکی از روشها این است که ارکسترایتور خدماتی را ارائه دهد که به تراکنشها ارزش بیشتری میدهد و کاربران یا مشارکت کنندگان را جذب میکند. رویکرد دیگر شامل استفاده از فناوری برای غیرممکن ساختن ارتباط مستقیم خریداران و فروشندگان است.
Airbnb هر دو تمهید را انجام میدهد. بیمه و سایر محافظتها را برای تامین کنندگان ارائه میدهد (که اگر آنها مستقیماً با مشتریان سروکار داشته باشند دیگر وجود نخواهند داشت) ضمن آنکه تمام تماسهای بین دو طرف را منحصراً از طریق پلتفرم هدایت میکند.
قدم چهارم: کسب درآمد از اکوسیستم را به حداکثر برسانید
اگرچه اکوسیستم از مشارکت کنندگان متعدی تشکیل میشود، اما از بین همه آنها، ارکسترایتورها بیشترین سود یا ضرر را دارند زیرا آنها بیشترین سرمایه گذاری مالی را متقبل میشوند و منابع قابل توجهی را به تضمین بقا و رشد پلتفرم اختصاص میدهند. به طور طبیعی، آنها به دنبال راههایی برای افزایش سهم خود از سود تولید شده در پلتفرم هستند. چهار اقدام برای بهبود کسب درآمد در پلتفرمها به شرح زیر وجود دارد:
قیمتها را افزایش دهید:
افزایشهای قیمت تنها زمانی مؤثرند که به ویژگیهای جدید اکوسیستم مرتبط باشند یا وقتی که مشارکت کنندگان پلتفرم وفاداری زیادی به آن داشته باشند، اثربخشی افزایش قیمت وقتی است که مشارکت کنندگان در صورت خروج از پلتفرم هزینههای جایگزینی قابل توجهی را متحمل شوند یا سطح خدمات ارائهشده توسط پلتفرم رقیب بهطور قابلتوجهی پایینتر باشد. اپل به لطف کاربران وفادار و پرخرج خود، توانسته است هم از توسعه دهندگان اپلیکیشن هزینه سالانه دریافت کند و هم برای هر اپلیکیشن فروخته شده در بازار، پورسانت دریافت نماید که نرخ همه این خدمات از رقیب اصلی آنها یعنی اندروید بیشتر است.
مشارکت کنندگان را به رقابت تشویق کنید
به شرکای اکوسیستم برای توسعه برنامههای کاربردی بسیار رقابتی بر روی پلتفرم، پشتیبانی فنی و مشوق ارائه دهید.این تمهید موجب می شود که آنها هم به نوبه خود خدمات با کیفیت تری را ارایه کنند و پلتفرم برای کاربرانش جذابتر شود هم اپل و هم اندروید این رویکرد را اتخاذ کردهاند و به توسعهدهندگان فعال اپلیکیشنها تبلیغات رایگان و کمکهای فنی ارایه میکنند.
با مشارکت کنندگان رقابت کنید.
با حرکت به فضای محصولات و خدمات مکملها، ارکسترایتور میتوانند آنها را از دور خارج کند و سهمشان را از درآمد بگیرد. یکی از نمونههای خوب خرید Periscope توسط توییتر است که به کاربران امکان پخش زنده ویدیوای را میدهد.
این تاکتیک تنها زمانی توصیه میشود که ارکسترایتور بتواند درآمد خود را طوری افزایش دهد که از مقیاس، کیفیت و جذابیت پلتفرم برای کاربران و سایر اعضای اکوسیستم کاسته نشود.
فروش متقابل را گسترش دهید.
ارکسترایتورها میتوانند فروش پلتفرم را از طریق فروش کالا و خدمات بیشتر به کاربران موجود افزایش دهند. برای انجام موثر این تمهید آنها باید نیازهای کاربران را در زمان واقعی درک کنند و بر اساس دانش آموخته شده، محتوا برای توصیههای خرید بیشتر را به مشتریان ارایه دهند. آمازون بیش از دو دهه است که از الگوریتمهای قدرتمند و پیچیدهای استفاده میکند که بر اساس رفتار خرید و سفر تجربه مشتریان و محصولات و خدماتی که قبلاً خریداری اند، توصیههای مفید و مرتبط را ارائه دهد.
این سیستم تاکنون تقریباً 35 درصد از فروش آمازون را ایجاد کرده است. به روشی مشابه، Toutiao، پلتفرم محتوای خبری و اطلاعاتی ByteDance، از الگوریتمهایی برای تجزیه و تحلیل ترجیحات کاربران از محتواهای تولید شده استفاده کرده است. با استفاده ازاین سرویس آن شرکت پس از Alibaba در چین از نظر درآمدهای تبلیغاتی و تعداد کاربر در رتبه دوم قرار دارد.
استفاده از مطالب فوق تنها با ذکر منبع مجاز است
جهت دریافت اطلاعات بیشتر یا مشاوره مدیریت استراتژیک با ایمیل hossein.nourian@gmail.com تماس حاصل نمایید