تقویت مزیت رقابتی انطباق پذیری با محیط
با ایجاد قابلیت رهبری سازمانی انطباق گرا
حسین نوریان – مشاور مدیریت کسب و کار
ما همیشه یک مدیر حایز شرایط رهبری سازمانی موفق را فردی قوی و مسلط تصور می کنیم که “دستیابی به چشم انداز بنگاه را از طریق اجابت کارکنان فراهم می کند” اما همواره رهبران با تجربه کسب و کار، یک نکته جدید مغفول مانده در این تشبیه قهرمانانه می یابند و ناکارامدی آن را در تمامی ابعاد مدیریتی سازمان و فعالیت های روزانه کاری احساس می کنند. بررسی روند نماهای کلان صنایع نشان می دهد، دیدگاه سنتی به رهبری و مدیریت سازمان های پیچیده دیگر جوابگوی انطباق پذیری با محیط پردگرگونی و پیش بینی ناپذیر امروز نخواهد بود. در حال حاضر دگرگونی های شدید محیطی و عدم قطعیت های بازار در بسیاری از صنایع، کارائی مدل های سنتی تحلیل و برنامه ریزی استراتژیک را مختل کرده است، پس چگونه یک رهبر سازمانی سنتی می تواند نقشه راه طولانی مدتی را برنامه ریزی کند، وقتی که نمی تواند پیش بینی کند که خروجی تصمیماتش چه خواهد بود. بنگاه های امروز بسیار بیش از گذشته در اکوسیستم های بهم پیوسته چند شرکتی کار می کنند و در این شرایط، نتیجه ناتوانی در ایجاد تعاملات زیاد، نابودی بنگاه خواهد پس در این شرایط که مرزهای میان بنگاه ها از بین رفته است باید از خود بپرسیم که “در واقع چه چیز دارد چه کسی را مدیریت می کند؟” جذابیت های راه حل های فن آوری اطلاعات و دیجیتالیزه شدن فرایندها، تقریبا همه شرکت ها را به سازمان اطلاعات محور تبدیل کرده است در این حالت چگونه یک رهبری سازمانی می تواند اطمینان یابد که سیگنال های درستی را دریافت کرده است و برمبنای آنها صحیح تصمیم می گیرد؟ بررسی ترندها نشان می دهد کسب و کارهای بزرگ مستمرا تحلیل می روند و کوچک می شوند پس مدیر سازمان چگونه اطمینان پیدا کند که می تواند اعتماد از دست رفته جامعه را بازگرداند و چگونه باید اشتیاق و شور کاهش یافته کارکنان را مجددا برگرداند. وقتی که تفاوت های میان بازارها زیاد شده است و برخی از آنها پیش بینی پذیر تر و برخی نامطمین تر هستند، مدیر استراتژیست سازمان از کجا بداند که کدام رویکرد مواجه ای را در پیش گیرد؟ این موارد ذکر شده راجع به تغییرات محیط کسب و کار، لزوم برخورداری از مزیت ها و استراتژی های انطباق پذیری را به ما گوشزد می کند که ایجاد و اجرای آن در سازمان نیازمند وجود ویژگی های انطباق پذیری در رهبری است که سرفصل های اصلی آن به شرح زیر تبیین می گردد.
ابعاد رهبری سازمانی انطباق گرا:
تفاوت بین رهبری سازمانی انطباق گرا با رویکردهای سنتی آن می تواند با مورد توجه قرارداد چهار بعدی که در نمودار زیر نشان داده شده است، تشریح گردد:
هدایت فضای کسب و کار:
• زمینه انجام فعالیت ها در سازمان را به گونه ای که کارکنان با آن تعامل دارند مدیریت کنید نه از طریق قانون گذاری: در فضای عدم قطعیت، افزایش مقررات داخلی، نابهره وری را افزایش می دهد و بهترین راه حل ها نه از طریق تبعیت از آیین نامه ها، بلکه به شیوه یادگیری و منطبق شدن با ویژگی های محیطی به دست می آید. “رید هستینگ”، مدیرعامل شرکت “نت فیلیکس” می گوید: از بروز بی نظمی در سازمان با روش افزایش مستمر کارائی کارکنان پیش گیری کنید و نه با تدوین و ابلاغ مقررات
• طیف گسترده ای از دیدگاه ها و چشم اندازها را فراهم کنید:رهبران سنتی معمولا به همسوئی میان ساختار تصمیم گیری پافشاری می کنند اما برخی از رهبران انطباق گرا عقیده دارند که بنا به ضرورت باید تصمیمات متضاد با باور رایج گرفت. مدیران باید بدانند که دستیابی به دیدگاه های متفاوت معمولا در لایه های پایین تر هرم سازمانی میسرتر است، جایی که کارکنان به صورت روزمره با واقعیات کسب و کار مواجه اند و نسبت به پرسیدن سوالات چالش بر انگیز و انتقادی گرایش دارند.
• اجازه بدهید که مدیریت بنگاه اشتراکی باشد: در زمانی که فضای کسب و کار به شدت گسیخته شده است و میان اجزای آن تفاوت های ماهوی وجود دارد، یک نفر به تنهایی نمی تواند در تمامی زمان ها و شرایط، بار رهبری بنگاه را بردوش بکشد و نقش رهبری باید به فرد یا گروهی تفویض شود که از بیشترین قابلیت برای تصمیم گیری کیفی درباره آن زمینه خاص برخوردار است. از یک مدیر اجرائی در شرکت “وی ال” که یکی از پیشگامان تولید تجهیزات تکنولوژیک است نقل گردیده که ” ما با پاهایمان رای می دهیم، وقتی که شما جلسه ای را برقرار می کنید و افراد به موقع حاضر می شوند، شما یک رهبر برای موضوع آن جلسه هستید “
• مداوما محیط پیرامون خود را مورد پرسش قرار دهید، رهبران انطباق گرا همواره به بیرون توجه دارند و سازمان خود را با تغییرات آن هماهنگ می سازند. آنها معمولا نوشته های بین خطوط را می خوانند تا الگوهای قابل فهمی که در لابلای پیچیدگی ها وجود دارد را درک کنند. آنها با انجام آزمون های عملی و البته کم ریسک، فرضیات خود را تست می کنند. نقل قول جالبی در اینباره از اندی گرو، مدیر عامل شرکت اینتل نقل شده است که از مدیران خود می پرسد در صورتی که هیات مدیره با لگد شما را از شرکت بیرون انداخت، فکر می کنید رویکرد نفر بعدی به وضعیت محیط کسب و کار باید چگونه باشد و چه کار کند؟
رهبری سازمانی همدلانه:
رهبران انطباق گرا از توانایی ایجاد احساسی مشترک پیرامون اهداف سازمان برخوردارند و شیوه رهبری آنها عمدتا با استفاده از شیوه نفوذ است و نه فرماندهی و کنترل
• جهان را با چشم دیگران دیدن: با فهم عمیق دیدگاه ها و چشم اندازهای جایگزین، مدیران انطباق گرا از تفاوت های شناختی در سازمان استقبال می کنند و برای ایجاد و گسترش آن می کوشند. توانمندی آنها در همدلی با همکاران، رقبا و دیگر ذینفعان ، قدرت نفوذشان را به فرای مرزهای تیمی و سازمانی می برد. با دیدن جهان از چشم دیگران توانایی شان برای کشف منظرهای جدید و یافتن الگوها بینش آفرین در محیط پیچیده را افزایش می دهند. “هرب کلر” بنیان گذار و مدیرعامل سابق شرکت “ساوت وست ایرلاین” در مصاحبه ای ابراز می دارد ” از کارکنانتان حمایت کنید و آنها از شما حمایت خواهند، این چیزی است که از راه دل اتفاق می افتد نه فکر”
• ایجاد حس مشترک از اهداف: در زمانی که سودآفرینی از طریق پاداش دهی بدنام شده است، مشهود است که پرسنل از گفت و گوهای راجع به اهداف و ارزش های سازمان گریزانند و هرچه که این مفاهیم در قالب خروجی های رسمی تری مانند بیانیه چشم انداز، تبیین شوند آن حس گریز بیشتر خواهد بود. فضای کسب و کار دگرگون و با عدم قطعیت های فراوان امروزی طلب می کند تا از روش های ضمنی و نه صریح برای دستیابی به اهداف و استفاده شود و پیگیری اجرای استراتژی ها و دستیابی به اهداف نیز در قالب فرایندها و روال های کاری روزمره باشد، اینگونه می توان حس مشترک راجع به استراتژی ها و اهداف را در بدنه سازمان به وجود آورد. “ایندرا نویی” رییس هیات مدیره شرکت “پپسی” که سخنرانی های زیادی درباره ” بازدهی با هدف” دارد، در آخرین مصاحبه خود بر حرف “با” در این عبارت تاکید کرده است، زیرا اگر در بنگاه تنها بر بازدهی تمرکز شود، هدف از پیش چشم می رود و اگر بازدهی نداشته باشیم، نمی توانیم بر روی چشم انداز و هدف سرمایه گذاری کنیم
• پاداش بر مبنای اتمام کار و دستیابی به اهداف: رهبران انطباق گرا به جای شمارش ساعت های کاری حضور یا حجم فعالیت های انجام شده، خدمات کارکنان را پس از دستیابی به اهداف تعیین شده جبران می کنند. آنها با فراهم کردن وقت و فرصت برای توسعه فردی به کارکنان انگیزه می دهند این فراهم آوری می تواند از چند ساعت در هفته تا ارائه فرصت های یک ساله فلوشیپ برای یادگیری باشد. آنگونه که ماریسا مایر مدیرعامل قبلی یاهو تشریح کرده است، در اختیار قراردادن فرصت به کارکنان برای یادگیری آنچه که دوست دارند حجم زیادی از خلاقیت و نوآوری را برای سازمان به ارمغان می آورد
یادگیری از راه تصحیح خود:
رهبران انطباق گرا، خودشان و همکارانشان را نسبت به تجربه گری ترغیب می کنند، طبیعتا بسیاری از تجربیات به شکست می انجامد اما این کارامد ترین روشی است که سازمان از آن می آموزد
•افراد و گروه ها را برای یادگیری از تجربیاتشان توانمند کنید: “رندی پوند” یکی از مدیران ارشد شرکت “سیسکو” در وبلاگش به کارکنان سازمانش می گوید” ما دایما در حال یادگیری هستیم که چه رویکردی جواب می دهد و از آن مهم تر، کدام یک جواب نمی دهند” . رهبر سازمان باید زیرساختی را که کارکنان را برای تجربه گری و یادگیری توانمند می کند، فراهم کنند و آنها باید از فرصت واکنش به موفقیت ها و شکست ها برخوردار باشند و مدیران باید سیستم پاداش دهی را با نظام یادگیری سازمان هماهنگ نمایند
• ایجاد مزیت رصد نشانه ها در شرکت: در فضای پر تلاطم و پیش بینی ناپذیر، سازمان ها باید از قابلیت شناسائی، فیلتر کردن و رمز گشائی نشانه های محیطی برخوردار باشند تا بتوانند خود را برای پیشامدهای پیش رو آماده کنند و نسبت به آن واکنش مناسب نشان دهند. آنگونه که “تری لیهی” بنیان گذار شرکت تسکو توصیه می کند بهترین روش برای شنیدن حقیقت، گوش دادن به مشتریانتان است. آنها به شما خواهند گفت که چه چیز برای سازمان شما مناسب است و چه چیز نامناسب و اگر به گوش دادن موثرتان ادامه دهید، آنها به شما خواهند گفت که استراتژی تان چه باشد.
• چابکی سازمان را در تصحیح اشتباهات خود افزایش دهید: مدیران انطباق پذیر، اجازه می دهند که تصمیمات سازمانی در سطوح پایین تری اتخاذ شود و زمان بین اتفاق افتادن خطا و واکنش تصحیحی به آن کوتاه شود.آنها لایه های مدیریتی میان کارکنان و مدیرعامل را کاهش می دهند و آنگونه که یکی از مدیران ارشد در حوزه صنایع نوین گفته است، به محض مشاهده هر فرایند، رویکرد یا استراتژی پیچیده در سازمان فرصت خوبی خواهد بود تا شما ساختار سازمانی را مسطح تر نمایید.
ساخت راه حل های برد – برد:
رهبران انطباق گرا همزان به موفقیت پایدار بنگاه خود و سایر ذینفعان در شبکه کسب و کار می اندیشند
• زیرساختی را برای ارتباطات موثر ایجاد کنید: در بسیاری از صنایع، موفقیت یک بنگاه در کسب و کارش منوط به هم افزایی موثر تامین کنندگان و دیگر متعاملان آن است. امروزه تکنولوژی این فرصت را فراهم آورده است که متخصصین در بنگاه های مختلف بتوانند بر روی فعالیت های پیچیده با یکدیگر هم افزایی نمایند. این هم افزایی می تواند در حوزه هائی مانند، توسعه محصولات و خدمات جدید انجام گردد. “کیریستوبال کوند” مدیرعامل شرکت فن آوری اطلاعات “سان گارد” می گوید: مدیرعامل باید بر ایجاد یک پلاتفرم تبادل اطلاعات تمرکز کند زیرا در حال حاضر اطلاعات نزد کارکنان موجود است.
• نفوذ رهبری سازمانی را به فرای مرزهای آن تسری دهید: طبیعتا در بیرون از مرزهای سازمانی، اختیار و قدرت رسمی وجود ندارد، پس رهبر سازمان باید از توان تاثیر گذاری نرم بر سایر ذینفعان برخوردار باشد که مشتمل بر به اشتراک گذاری اهداف مشترک، کاریزما و شبکه سازی برای گسترش نفوذ است. “جیم وایت هارست” مدیرعامل کمپانی نرم افزاری “رد هت” دلیل موفقیت آن شرکت در توسعه سیستم عامل لینوکس را ایجاد یک بازی برد- برد در یک اکوسیستم گسترش یافته کسب و کار متشکل از تعداد زیادی بنگاه که غیر قابل تقلید است، توصیف می کند.
• مدل کسب و کار را با مسئولیت های اجتماعی همسو کنید: رویکرد رهبران انطباق گرا باید به مراتب فراتر از تمرکز بر سودآوری باشد. آنها باید همزمان از پایداری آتی کسب و کارشان هم اطمینان حاصل کنند و به این منظور لازم است تا مدل کسب و کار خود را با نیازمندی های اجتماعی، زیست محیطی و دیگر الزامات پیرامونی همسو نمایند. آنها باید مطمین شوند تمامی ذینفعان دور و نزدیک سازمان، از عملکرد آن به گونه ای منتفع می شوند و لااقل ضرر نمی کنند، تا حمایت بسیار ارزشمند آنها جلب شود. “ادوارد فریمن” استاد مدیریت دانشگاه “داردن” می گوید: هنر رهبر سازمان در آن است که عملکرد آن را طوری تنظیم نماید که در اثر فعالیت های روزمره و تمرکز بر سود آوری، نیازمندی های ذینفعان اجتماعی نیز تامین شود که این کلید پایداری کسب و کار بنگاه است.
شاید نقل قول “جان کلارکسون” مدیرعامل “گروه مشاوران بوستون” به عنوان جمع بندی خصوصیات یک رهبر سازمان انطباق گرا، مناسب باشد: رهبر سازمانی اثربخش در زمان حاضر، چشم انداز و اهداف را در تمامی لایه های سازمان به اشتراک می گذارد تا کارکنان توانایی ها و شایستگی هایشان را همسو با آن اهداف در اختیار تیم بگذارند. آنها فرای ایجاد وفاداری در کارکنان عمل می کنند، به گونه ای که شایسته ترین افراد تمایل شدیدی به کارکردن با آنها داشته باشند. آنها ارتباطات زیادی را با طیف گسترده ای از ذینفعان برقرار می کنند تا دیدگاه های آنها را به عنوان بینش های ارزش آفرین بکار بندند.آنها از قدرت نفوذشان برای تاثیر گذاری بر افراد استفاده و مدیران شایسته جدیدی را تربیت می کنند.
منبع:
Adaptive Leadership, Boston Consulting Group
استفاده از مطالب فوق با ذکر منبع مجاز است
برای دریافت اطلاعات بیشتر یا مشاوره و آموزش مدیریت استراتژیک، با ایمیل hossein.nourian@gmail.com
تماس حاصل نمایید
این مطالب را هم ملاحظه نمایید:
تحلیل انعطاف پذیری سازمانی
تحلیل استراتژیک انطباق پذیری سازمانی