مزیت رقابتی جدید متناسب با فضای کسب و کار کنونی
خلاصه:
- وجود مزیت رصد نشانه ها ( سیگنال ) که توانایی دریافت نشانه ها، تفسیر و اتخاذ رویکردهای استراتژیک بر مبنای آنها است برای رقابت در محیط کسب و کار غیرقابل پیش بینی امروزه حیاتی است.
- اکثر تعاملات تجاری براساس اطلاعات کارامد و موثر شکل می گیرند اما تعداد اندکی از بنگاه ها از اطلاعات به عنوان یک مزیت رقابتی آن استفاده می¬کنند.
- تعدادی از شرکتها هم اکنون در حال دستیابی به مزیت سیگنال از طریق تامین اطلاعات صحیح، استخراج سیگنال های مرتبط، استفاده از آنها برای باز طراحی مدل های تجاری، و حتی شکل دهی دوباره محیط در کسب و کار خود هستند.
- شرکت های دارای مزیت سگینال در حال تفکر دوباره و تجدید نظر در رویکرد خود به اطلاعات و تغییر آن از یادگیری و بهینه سازی به یادگیری و انطباق دهی سازمانی هستند.
مزیت رقابتی رصد نشانه ها ( سیگنال )
در زمان برنده شدن استرلینگ ماس در مسابقات فرمول یک، ماشین و راننده آن تعیین کنندهی برنده مسابقه بودند. اما اکنون ویژگی های این ورزش بیشتر تبدیل به پردازش سیگنال های پیچیده و تصمیم گیری های تطبیقی شده است زیرا امکان برنده شدن در این ورزش بیشتر مبتنی بر علوم مکانیک و الکترونیک و توانایی راننده در بهره گیری از علایم موجود در داشبوردهای اتوموبیل است. با ایجاد حدود دویست سنسور در درون ماشین های مسابقه، تیمها بطور مداوم داده های سه هزار متغیر مختلف را جمع آوری و پردازش می کنند که دامنه ی آنها از شرایط جوی و جاده ای روز مسابقه تا دور موتور ماشین و زوایای پیخ و خم های مسیر مسابقه گسترده است.این داده ها وارد مدل های شبیه سازی پویایی می شود که تصمیم رانندگان را در کسری از ثانیه هدایت می کنند. یک نوآوری در حوزه مسافت سنجی توسط یک تیم مسابقه می تواند بطور مشخص باعث پیشی گرفتن آنها از دیگر رقبا شود.
انطباق با تغییرات پیوسته محیط کسب و کار نیز در دنیای تجاری امروز حیاتی است در حالی که متغیرهای کلیدی بازار ناپایدارند و پیش بینی آنها مشکل است، امکانات دیجیتال، اتصال پذیری و پردازش قدرت تفسیر سریع سیگنال های خارجی را بطور فزاینده ممکن می سازند. امروزه بنگاه ها بطور روزمره با اطلاعات سروکار دارند و فرایندهای کسب و کار آنها بر پایه اطلاعات انجام می شود هرچند که تعداد اندکی از آنها تا کنون توانسته اند از داده ها و اطلاعات به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار بهره گیرند. دگرگونی های روز افزون محیطی نیاز به انطباق پذیری سازمانی را به شدت افزایش داده است تا سازمان بتواند با سرعت و کیفیت بالا خود را متناسب با تغییرات اثرگذار جدید، سریعا متحول نماید. هر استراتژی کارامد با اتکا بر یک مزیت رقابتی پایدار قابل انجام است و استراتژی انطباق پذیری سازمانی نیز نیازمند وجود قابلیت رصد نشانه ها (سیگنالینگ) به عنوان یک مزیت رقابتی در سازمان است.
سطوح مزیت رقابتی رصد نشانه ها:
برای بهره گیری سازمان از مزیت نشانه ها باید سطوح تکاملی مشخصی پیموده شود که شامل فراهم آوری اطلاعات مناسب، استخراج الگوهای قابل تفسیر از میان آنها، فراهم آوری بینش های مفید برای انجام اقدام بلادرنگ، تغییر مستمر مدل کسب و کار بر مبنای بینش ها و شکل دهی فضای آتی بازار بر اساس اطلاعات و بینش های فراهم آورده شده است.
کسب و گردآوری داده های مرتبط:
در ژاپن، شرکت زنجیره ای خواربار جهانی هفت- یازده از سیستم های نقطه ای فروش خود استفاده می کند تا فروش خود را از طریق آیتم های آن، اطلاعات آماری خریدار و حتی آب و هوا و زمان در روز خرید پیگیری نمایند. این رویکرد به آنها اجازه می دهد تا فرضیه هایی در مورد این موضوع را آزمایش نمایند که چگونه این متغیرها باعث انجام و کنترل فروش می شوند این تحلیل ها به آنها اجازه می دهند تا آیتم های امیدوارکننده را شناسایی نمایند و آیتم های مایوس کننده را بلادرنگ حذف نمایند. بنابراین در آن شرکت قیمت گذاری، دسته بندی، و طراحی فروشگاه ها با توجه به شرایط محلی چندین بار در یک هفته بهینه سازی می شوند.
شناسایی الگوهای قابل تفسیر در داده ها:
شرکتی که متحمل زیان ناشی از وضعیت نرخ بالای جدایی مشتریان بود، پایگاه داده ای مشتریان خود را دوباره سازی کرد تا از شبکه های عصبی و دیگر فناوری های پیشرفته کاوش اطلاعات استفاده نمایند تا الگوهای از دست دادن مشتری های خود را بهتر درک نمایند. با انجام این تمهید روابط نهانی در میان متغیرهای که کنترل کننده ی جدایی مشتریان بودند اشکار شدند و این شرکت توانست کمپین های حفظ مشتری اثربخشی را راه اندازی نماید. میزان دقت در پیش بینی متغیرهای اثر گذار بر نرخ جدایی مشتریان تا حدود ۷۰ تا ۹۰ درصد بود که میزان قابل توجهی به شمار می رود و تحلیل آن می تواند ارزش افزایی فراوانی را به همراه داشته باشد زیرا انجام اقداماتی که بتواند کاهش جدایی مشتریان را به میزان یک درصد هم کاهش دهد، سود قابل توجهی را عاید سازمان خواهد کرد. شرکت های خدمات مالی ارائه کارت های اعتباری اختصاصی که پیشتاز اجرای رویکرد “معروف آزمایش و یادگیری”بوده اند، نمونه دیگری از بنگاه های پیشرو در شناسایی الگوها هستند. آنها با آزمایش و شبیه سازی گزینه های مختلف سود دهی و شرایط ویژه کارت های اعتباری، رفتار خرید مشتریان را پیش بینی می کنند و بر مبنای آن ویژگی های ترویجی کارت های اعتباری، قیمت گذاری و روش های توزیع آن را معین می نمایند. این رویکردها که منجر به افزایش توان رقابتی آنها در بازار گردیده است، هم اکنون در آن صنعت تبدیل به شیوه ای متداول شده است.
فراهم آوری بینش ها برای انجام اقدامات بلادرنگ:
یک شرکت بیمه ی اتومبیل از داده های دموگرافیک و اطلاعات مربوط به تصادفات و اطلاعات بلادرنگ مربوط به نحوه رانندگی خودرو ها استفاده می کند تا بر مبنای تحلیل سریع آنها بتواند بازار خود را تقسیم بندی نموده و سیستم قیمت گذاری خود را به صورت مستمر بهینه سازی کند. هم اکنون سیستم های مبتی بر جریان داده که اطلاعات جریان دار آنلاین را به صورت بلادرنگ پردازش می کند فراهم گردیده اند که می تواند بینش های لازم برای اقدامات سریع شرکت ها بر مبنای وضعیت محیطی آنها را فراهم آورد
تغییر مستمر مدل کسب و کار بر مبنای بینش ها:
شرکت خرده فروشی خواربار تسکو برای پالایش و همچنین توسعه ی مدل تجاری خود تجزیه و تحلیل های جامعی را در مورد الگوهای خرید بیش از ده میلیون عضو برنامه ی کارت وفاداری خود اجرا می کند. یافته های این تحلیل تسکو را قادر می سازد تا ارائه محصول خود را برای هر فروشگاه و هر بخش مشتری ویژه سازی نماید و به صورت زودهنگام هشدارهای لازم در مورد تغییرات در رفتار مشتریان را به مدیران هر فروشگاه ارائه دهد. همچنین این تحلیل ها به فروشگاه آنلاین آن شرکت کمک می کند که با بهینه سازی میزان انبارش کالا بر موانع فیزیکی فروشگاه ها، فایق آید. با تبدیل شدن به یک فروشگاه بدون دیوار، تسکو می تواند دامنه گسترده تری از محصولات و خدمات را ارائه دهد که شامل رسانه و خدمات مالی نیز می شود. واحد پردازش اطلاعات شرکت تسکو به عنوان یک مرکز هزینه صرف به شمار نمی رود بلکه آن شرکت توانسته است با ایجاد امکان دسترسی تامین کنندگان به پایگاه داده اش، درامد مختصر مستقیمی را هم از آن بخش ایجاد کند
شکل دهی فضای آتی بازار بر مبنای اطلاعات:
گوگل که بیشترین درآمد خود را از تبلیغات دریافت می کند. شیوه استفاده از اطلاعات در آن صنعت را به طور کامل دگرگون ساخته است. این شرکت از الگوریتم هایی استفاده می کند که موقعیت یک آگهی را براساس مربوط بودن آن به یک جستجو یا یک وب سایت مشخص و نیز کلمات کلیدی مورد توجه آگهی دهنده را به روزرسانی می کند. هرچقدر یک آگهی مرتبط تر باشد، میزان کلیک بر آن آگهی بیشتر است و چون تبلیغ کنندگان برای هر کلیک هزینه پرداخت می کنند، این به معنای موثربودن بیشتر تبلیغات و درآمد بیشتر برای گوگل است. با متصل نمودن داده های تبلیغاتی خود بطور مستقیم به عملیات های خود، بدون مداخلات ناسودمند انسانی و سازمانی به وضعیت آگهی ها در کسری از ثانیه واکنش نشان داده می شود.
تفکری متفاوت در مورد اطلاعات:
چگونه مدیران این شرکت ها توانسته اند مزیت سیگنال را به گونه ای کارآمد در سازمان خود ایجاد نمایند. طبیعتا بهره گیری از سیستم های خبره مبتنی بر شبکه های عصبی و هوش مصنوعی در این زمینه بسیار تاثیر گذار بوده اند اما نکته مهم تر از آن، ایجاد تفکری متفاوت درباره نقش اطلاعات در سازمان است که نیازمند به یک جهش ذهنی در میان مدیران ارشد و میانی در باره مقولات زیر است:
• گذر از یک دیدگاه درونی به یک دیدگاه عمومی:
بسیاری از سیستم های IT قدیمی بر بهینه سازی عملیات های درونی تمرکز دارند. در مقابل، رقبای پیشتاز آنها بر فراهم کردن نشانه های خارجی و تفسیر و اقدام بر مبنای آنها تمرکز کرده اند
• از اطلاعات گزارشی تا کاوش و تفسیر اطلاعات:
شرکت هایی منتفع از مزیت نشانه ها صرفا داده های مشتری و بازار را دریافت، دسته بندی و گزارش نمی کنند بلکه از توانایی تحلیلی پیشرفته خود در تفسیر و ترجمه اطلاعات استفاده می نمایند. آنها مکانیزم هایی را ایجاد کرده اند که اطلاعات مرتبط را از غیرمرتبط جدا می کند، الگوها را شناسایی می نماید و اطلاعات پیچیده را برای فراهم آوری بینش لازم برای اقدام بر روی آنها قابل فهم می کند.
• از پردازش مقطعی تا پردازش پویا:
بجای جمع آوری و تحلیل اطلاعات دوره ای. به جای فراهم آوری مقطعی داده ها شرکت های منتفع از مزیت سیگنال با اطلاعات بعنوان یک جریان پویا برخورد می کنند که باید بطور مداوم کاوش شوند. به بیان دیگر، آنها بجای داده ها در مورد سیگنال ها تصمیم گیری می کنند. برای غلبه بر محدودیت ها و خطاهای شناختی انسانی در پردازش سیگنال ها، آنها از تکنیک های تصویرسازی و سیستم های حمایت از تصمیم گیری استفاده می کنند. و برای اجتناب از سکون و ناکارایی سازمانی، آنها از سیگنال های منتخب خارجی برای بازنگری عملیاتی و استراتژیک سازمان استفاده می نمایند.
توسعه مزیت نشانه ها (سیگنال) در سازمان:
قبل از تصمیم¬گیری برای خلق مزیت سیگنال باید وضعیت موجود سازمان با بررسی سوالات زیر تحلیل گردد:
۱- چه نوعی از داده ها و منابع داده ای مورد غلفت قرار می گیرند که می تواند مزیت سیگنال را برای سازمان ما فراهم آورند؟
۲- تا چه حد روش های کشف و بررسی و تفسیر الگوهای شرکت ما در مورد تغییر نیازها و شرایط مشتریان، سریع و عمیق است؟
۳- تبدیل اطلاعات ما به عمل تا چه حد سریع است؟ “سرعت ساعت” ما در مقایسه با رقبا، مشتریان، و فناوری جقدر است؟
۴- شرکت ما چگونه در حال شکل دادن دوباره ی چشم انداز اطلاعات برای ایجاد مزیت های رقابتی است؟
۵- آیا شرکت ما از قابلیت های فردی تکنولوژیک کافی و متناسب برخوردار است و آیا در رهبری سازمانی ما از مزیت سیگنال استفاده می شود؟
استفاده از مطالب فوق با ذکر منبع مجاز است
برای دریافت اطلاعات بیشتر و مشاوره مدیریت استراتژیک با ایمیل hossein.nourian@gmail.com تماس حاصل فرمایید
این مطالب را هم ملاحظه نمائید: