درباره انقلاب صنعتی چهارم
انقلاب صنعتی چهارم، فرصت کوتاه پیشتازی
حسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک با رویکرد تحول دیجیتال
سرمقاله دنیای اقتصاد اصفهان، هشتم آبان ماه 1403
صنعت چهارم که از آن به انقلاب صنعتی چهارم نیز تعبیر میشود مرحله دوم از مسیر تحول دیجیتال در بنگاههای اقتصادی است که بر فرصتهای تکنولوژیهای از هم گسیخته ساز (ِDisruptive Technologies) تکیه زده است.
انقلاب صنعتی چهارم میتواند محصولات و خدمات را برای کسبوکارها، مصرفکنندگان و سهامداران در سراسر زنجیره تامین در دسترس و قابل انتقالتر کند. نتایج تحلیلها نشان میدهد که مقیاس موفقیت آمیز فناوری انقلاب صنهتی چهار باعث کارآمدتر شدن زنجیره تامین و بهرهوری بیشتر ساعات کاری سازمانها، کاهش ضایعات کارخانهها، بهبود ناترازیها در زنجیره تامین و مزایای بی شمار دیگری برای کارکنان، سهامداران و مصرف کنندگان میشود به گونه ای که سازمانهایی که نتوانسته باشند خود را با قابلیتهای این پارادایم جدید تطبیق دهند، در عمل نمی توانند در رقابت با شرکتهای توانمند شده در بازار باقی بمانند و محکوم به خروجهای پرهزینه از صنعت خواهند بود.
انقلاب صنعتی چهارم و مفهوم ازهم گسیختگی
برای آنکه بتوانیم بهتر اهمیت و فرصتهای این جهش مهم را بشناسیم باید ابتدا مفهوم ازهم گسیختگی یا ساختار شکنی در صنایع و بازارهای مختلف را بدانیم. از دیرباز در مقاطعی به یکباره قواعد حاکم بر یک بازارها به کل دستخوش تغییر و دگرگونی میشده است و در فاصله زمانی بسیار کم تمام ویژگیها و مولفههای توصیف کننده آن صنعت از جمله نوع محصول، شیوه ارایه آن، قیمت، پویایی رقابت و مانند آن به یکباره و به سرعت تغییر میکرده است، این سرعت آنچان زیاد است که از استعاره “فرار” برای آن استفاده میشود یعنی آن قواعد بسیار جاافتاده و به ظاهر مستحکم در شرایط از هم گسیختگی مانند اودکلنی که درش بازشده به سرعت تبخیر و تخلیه میگردند.
اگر در گذشته دور برای این پیشامد باید قرنها صبر میکردیم و در گذشته نزدیک، سالها، اما اکنون ما هر چند ماه یک باز شاهد این رخداد در صنایع و بازارهای مختلف هستیم و گویی دیگر راه گریزی از این واقعیت وجود ندارد پس به جای مواجهه منفعلانه بهتر است بکوشیم تا بتوانیم از فرصتهای آن زودتر از رقبا استفاده ضمن اینکه باید بدانیم فرصت سوار شدن بر موج از هم گسیختگی و فراهم آوری قابلیتهای رهبری جدید در بازار بسیار کوتاه است، این فرصتها همانطور که به سرعت به وجود میآیند با شتاب زیاد توسط رقبا به کارگرفته میشوند و ماهیت اقیانوس آبی خود را از دست میدهند.
شروط ایجاد ازهم گسیختگی در صنعت
اما برای تحقق ازهم گسیختگی در صنایع مختلف، چهار شرط باید همزمان محقق شود، اول شرایط نا بهره وری در سمت عرضه محصولات در آن بازار است به عبارت روشن تر اگر شاخصهای بهره وری شامل چرخه عملیات و حاشیه سود در آن صنعت برای اغلب تولید کنندگان نامناسب باشد، شرط نخست محقق گردیده است، اما همزمان با آن باید اغلب مشتریان نیز از کیفیت، ارزش پیشنهادی و قیمت محصولات و خدمات در آن بازار ناراضی باشند و دیگر آنکه برخی از روندهای محیطی شامل عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و قانونی تغییر کرده باشد، اگر این سه شرط همراه با ظهور تکنولوژی جدیدی که میتواند نابهره وری سمت عرضه و نارضایتی سمت تقاضار را حل کند، همزمان گردد، آنوقت شرایط ازهم گسیختگی در آن بازار ایجاد میگردد و به عبارت دیگر ساختار صلب و مستحکم قبلی فرو میریزد.
اولین نتیجه از هم گسیختگی کاهش شدید قدرت رهبران قبلی بازار است به گونه ای که اغلب آنها به سرعت معیارهای رهبری و سهم بازار را از دست میدهند و تازه واردها به شیوههای گوناگون جایگزینشان میشوند. مثلا در بعضی از حالتها، رهبر بازار به چند شرکت کوچکتر تقسیم میگردد، تعدادی شرکت جدید با ماهیت استارتاپی جایگزین رهبر میشود و به سرعت رشد میکنند، شیوه عرضه محصول از حالت سنتی به نوظهور تغییر میکند و مثلا مدلهای کسب و کار پلتفرمی و اکوسیستمی جانشین روشهای قبلی میشوند یا چند شرکت استارتاپی با یکدیگر ادغام میشوند و موقعیت جدید رهبری در بازار را مییابند.
طبیعتا این شرایط بهترین فرصت برای شرکتهای تازه وارد است که سفر ایجاد موقعیت رهبری در بازار را از شناخت دقیق تکنولوژیهای از هم گسیخته ساز در حوزه انقلاب صنعتی چهارم آغاز کنند و بیاندیشند که چگونه میتوان با بهره گیری از آنها، تهدیدهای فعلی نابهرهوری و نارضایتی را به فرصتهای شگفت و بکر تبدیل کرد. از این جهت است که اکنون شناخت و پیش بینی شرایط و موقعیتهای ایجاد از هم گسیختگی، از جمله مهم ترین و تاثیرگذارترین قابلیتهای کارافرینی به شمار میرود.
تا قبل از سال 2015 درخواستهای جست و جوی چندانی درباره انقلاب صنعتی چهارم در گوگل وجود نداشت اما بر اساس پژوهشی که شرکت مکنزی در سال اخیر انجام داده است، شصت و هشت درصد از مدیران شرکتهای بزرگ جهانی، بهره گیری از تکنولوژیهای انقلاب صنعتی چهارم را در اولویت استراتژیک سازمان خود قرار داده اند که این نشان میدهد این پارادایم جدید حاکمیتی، استراتژیک و فناورانه با سرعت بسیار زیاد در حال گسترش و جهانگیری است.
ماهیت فناورانه انقلاب صنعتی چهارم
این تکنولوژیها که نوع تکامل یافته فناوریهای نسل سوم (پردازش رایانه ای، اتوماسیون صنعتی، سیستمهای اطلاعاتی و اینترنت ) است که چهار ماهیت ساختار شکنانه نسبت به آن نسل را دربر میگیرد که هر کدام از آنها به همراه تحقق سه شرط دیگر ذکر شده میتوانند شرایط از هم گسیختگی را در یک صنعت یا بازار ایجاد کنند، پس ایده پردازی برای بهره گیری از فرصتهای از هم گسیختی در بازار با شناخت ویژگیهای فناورانه این نسل آغاز میگردد و با یافتن مصداقهای جدید برای بکارگیریشان اداماه مییابد، فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم در چهار دسته زیر قابل تقسیم بندی هستند:
- اتصال پذیری، داده و قدرت پردازش: شامل فناوریهایی همچون: رایانش ابری، بلاک چین و حس گرها
- تحلیل و هوشمندی: شامل فناوریهایی همچون الگوریتمهای تحلیل پیشرفته، یادگیری ماشین، یادگیری عمیق و هوش مولد
- تعامل انسان و ماشین: شامل فناوریهایی همچون واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، رباتها و اتوماسیون
- مهندسی پیشرفته: شامل فناوریهایی همچون: انرژیهای تجدید پذیر و ساخت افزودنی و سه بعدی
ضروریات بهره گیری از فرصت های انقلاب صنعتی چهارم
اما تامین و انقال تکنولوژی تنها نیمی از مسیر نقشه راه تحول دیجیتال در حوزه انقلاب صنعتی چهارم است، پیش از آن مدیران باید اطمینان بیابند که سرمایه انسانی آنها از نظر بلوغ دانشی و مهارتی، آمادگی بکارگیری این نوع از تکنلوژیها را دارد، زیرا انطباق پذیری با دگرگونیهای ناشی از استراتژی تحول دیجیتال نیازمند بازطراحی سازمان است و در این حالت بسیاری از شغلهای فعلی از میان میرود و مشاغلی با ماهیت کاملا متفاوت به وجود میآیند. بر اساس تحقیق مکنزی مهم ترین چالش مدیران در آن مسیر، همین جا است یعنی ایجاد تغییر در نگرش کارکنان به شیوه اجرای فرایندها و توانمندسازی آنها با شایستگیهای جدید.
در برخی از موارد کارکنان فعلی از ظرفیت و استعداد لازم برای این دگرگونی برخوردار نیستند و باید با نسل جدید کارشناسان زبده در بازار کار جایگزین شوند اما برای ایجاد تحول در شایستگیهای کارکنان در حوزه تحول دیجیتال باید سه گام مهم را به شرح زیر پیمود:
گام اول، شناسایی شایستگیهای مورد نیاز برای ایجاد انطباق ذهنی و عملی با رویکردهای تحول دیجیتال است و در گام دوم باید با روشهای کانون ارزیابی میزان شکاف بین شایستگیهای موجود با حد مورد انتظار را ارزیابی و تحلیل کرد و در نهایت میبایست با روشهای گوناگون و بسیار متنوع آموزش، مربی گری و منتورینگ ان شکاف را به حداقل کاهش داد
ادامه دارد
استفاده از مطالب فوق تنها با ذکر مبع مجاز است
جهت دریافت اطلاعات بیشتر یا مشاوره استراتژی تحول دیجیتال، با ایمیل hossein.nourian@gmail.com تماس حاصل فرمایید.
این مطالب را هم مطالعه کنید