درباره کتاب ردگیری استراتژی

شرح کوتاهی بر کتاب ردگیری استراتژی

نوشته : هنری میتزبرگ، مترجمان علی بابایی ، مهدی حق با علی ، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی
این کتاب را از قفسه کتابخانه مدیرعامل شرکت ماهان پخش امانت گرفتم تا بخوانم و به او بازگردانم، کتاب بسیار قابل تاملی است؛ اغلب استراتژیست‌ها ، استراتژی را یک تصمیم جهت ساز و تحول آفرین برای آینده می دانند حالا بر سر اینکه باید با بهره‌گیری از ابزارها فرموله بشود یا بکارگیری غیرساختارمند تفکر و خرد استراتژیک برای حل مساله سازمان، راهگشاتر از مدل‌ها است با هم اختلاف دارند
اما میتزبرگ در این کتاب مساله را ریشه‌ای‌تر به چالش کشیده است و سوالاتی بنیادین تر را پیش کشیده است،  آیا اصولا استراتژی تصمیمی رسمی و مشخص و مدون برای آینده است یا می‌تواند الگوهای رعایت شده سازمان درگذشته را هم هم شامل شود؟ به عبارت دیگر آیا استراتژی برون داد تفکر و تلاش ذهنی‌ای است که با هدف تدوین آن انجام شده یا نه، حتا می‌توان به رفتارهای خودجوشانه و خودظهور و غیرعامدانه گذشته که امروز سازمان را ساخته‌اند هم استراتژی نام نهاد؟
اغلب متفکران استراتژی مانند پورتر و دراکر و روملت و … با اولی موافقند اما میتزبرگ با دومی هم مشکلی ندارد و حتا در مقاطعی مانند ایتدای شکل‌گیری سازمان نوپا آن را توصیه هم می‌کند! او برایند تفکرات کارافرینانه بنیان‌گذار ، یادگیری‌های جمعی کارکنان با همدیگر، تعاملاتشان و … را هم به نوعی استراتژی گذاری در سازمان می داند و آنها را استراتژی‌های خودظهور می خواند!
او می‌گوید در زمان‌هایی در سازمان تفکرات واگرا وجود دارد که منجر پیدایش استراتژی می‌شود و سپس همگرایی به وجود می‌آید که زمان برداشت آن استراتژی است … او می‌گوید که می‌توان با برسی تاریخچه سازمان استراتژی‌های خودظهور آن را دریافت و ردیابی کرد و خود نیز چند مثال در اینباره در کتاب می‌آورد،

انواع استراتژی از نظر متیزبرگ

  • برنامه ریزی شده ( فرمولاسیون رسمی به شیوه پورتر و مانند آن )
  • کارآفرینانه ( استراتژی چشم اندازی در ذهن رهبر سازمان است که به تدریج در تعامل با محیط شکل می گیرد )
  • ایدیولوژیک ( باورهای مشترک میان کارکنان سازمان، استراتژی را شکل می دهد و از طریق تلقین و اجتماعی سازی به دست می آید )
  • فرایندی ( در اثر اجرا و جاری سازی فرایند مدیریت استراتژیک ( عمدتا مدیریت عملکرد استراتژیک ) به دست می آید )
  • منفصل ( بخش های مختلف سازمان، استراتژی متفاوت خود را دارند )
  • تفاهمی ( ریشه در ایجاد تفاهم و اجماع میان کارکنان دارد و در اثر تعاملات بین آنها به وجود می آید )
  • تحمیلی ( از سازمان بالادست یا محیط تحمیل می شود )
خواندن این کتاب را به علاقه‌مندان حرفه‌ای موضوع مدیریت استراتژیک توصیه می‌کنم
حسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک

مطالب مرتبط

درخواست مشاوره