درباره کتاب استراتژی رسیدن به استراتژی
شرح مختصری بر کتاب استراتژی رسیدن به استراتژی
عنوان اصلی: استراتژی شما به استراتژی نیاز دارد (Your Strategy Needs Strategy)
نوشته مارتین ریوز، مترجم سید حسین جلالی – انتشارات آریانا قلم
یکی از نارسایی های بزرگ در کشور ما و احتمالا جاهای دیگر، آن است که اغلب مدیران می پندارند تنها یک سبک یا مکتب یا شیوه برای تحلیل و استراتژی گذاری سازمان ها وجود دارد! شاید دلیل این استنباط غلط آن است که در اغلب رشته ها و شاخه های مدیریت درس مدیریت استراتژیک مقدماتی وجود دارد و طبیعتا در آن کلاس، شیوه های پایه ای و سنتی تحلیل و طرح ریزی استراتژی تدریس می گردد و تنها افرادی در دانشگاه ها شیوه های دیگر مخصوصا روش های نوظهور را یاد می گیرند که مشخصا در حوزه مدیریت استراتژیک ادامه تحصیل داده باشند. بنابراین بعضا برخی از مدیرانی که مباحث تکمیلی و پیشرفته تر استراتژی را مطالعه نکرده اند می پندارند که روش های سنتی تحلیل مانند تحلیل داخلی- محیطی، مزیت های رقابتی پایدار، تحلیل صنعت و مانند اینها برای فراهم آوری فهم و بینش برای استراتژی گذاری در سازمان ها کافی است! اما در واقع این طور نیست!
طبیعتا استراتژی گذاری برای صنعتی مانند تولید فولاد که در اکوسیستمی بزرگ فعالیت می کند که در محیطی تقریبا با ثبات تعریف می گردد، با یک شرکت با ماهیت استارتاپی که مثلا در محیطی کاملا دگرگون و با عدم قطعیت های فراوان فعالیت می کند کاملا متفاوت است. در اولی انتخاب استراتژیک کلان (ژنریک) تا حدود زیادی مشخص است و بسیار مبتنی بر مزیت های رقابتی پایداری همچون مقیاس تولید، کامل بودن زنجیره تامین و قابلیت های تکنولوژیک است اما در دومی عدم قطعیت ها و ریسک ها و دگرگونی های پرتواتر بسیار تاثیرگذار هستند! در اولی بیشتر مراد از مدیریت استراتژیک، مدیریت عملکرد استراتژیک است و در دومی بدون شک طرح ریزی یک مدل کسب و کار متمایز برای اولین بار!
از این رو است که نویسنده این کتاب چهارگونه یا مکتب در استراتژی تبیین کرده است که بر مبنای دو مولفه اولی میزان عدم قطعیت و پیش بینی ناپذیری در محیط مرتبط با آن صنعت و دومی میزان شکل پذیر و انعطاف پذیر بودن آن از یکدیگر تفکیک می گردند.
گونه اول که آن را سنتی یا کلاسیک نام نهاده است، مرتبط با فضایی از کسب و کار است که سطح پیش بینی پذیری دگرگونی های کسب و کار زیاد است یعنی می توان بر قواعد ایجاد شده در بازار برای مدت قابل قبولی تکیه کرد و از طرف دیگر این قواعد آنچنان متصلب و مستحکم شده اند که امکان تغییر آن وجود ندارد و عدم قطعیت های موجود نمی تواند در آن فضا از هم گسیختگی ایجاد کند. در این فضا تحلیل های سنتی و بنیادین استراتژیک مانند تحلیل رقابت و مزیت های رقابتی پایدار و اصولا تحلیل های معطوف به محیط با عدم قطعیت کم، کارشگا خواهد بود. اینجا مزیت هایی مانند مقیاس بالا و کامل بودن زنجیره بیشترین منفعت را ایجاد می کنند و تمرکز می بایست بر مدیریت عملکرد استراتژیک قرار گیرد. در این فضا معیارهای کلیدی موفقیت معمولا مقیاس بالا و سهم بازار زیاد است.
گونه دوم فضای آرمان گرایانه یا بلند پروازانه است، جایی که محیط قابل پیش بینی است ضمن آنکه امکان شکل دهی آن وجود دارد و انعطاف پذیر است، این فضا بسیار نادر است و مصادیق بسیار کمی دارد و در عین حال می توان در آن مدل های کسب و کار بسیار بکری را ایجاد کرد. تحلیل استراتژیک این فضا با روش هایی مانند استراتژی اقیانوس آبی امکان پذیر است و شاخص های کلیدی موفقیت در آن به پیشگام بودن و جذب مشتریان لبه و بیرون بازار باز می گردد.
فضای سوم، گونه انطباقی یا انطباق پذیر است، جایی که عدم قطعیت ها زیاد و پیش بینی ناپذیر هستند و البته قواعد محیطی آنچنان است که یک شرکت یا کسب و کار منفرد نمی تواند آن را شکل دهد به عبارت دیگر محیط صنعت شکل پذیر نیست، در این فضا تحلیل های مرتبط با ریسک و سناریو راهگشا خواهند بود، سطح تمرکز بر مدل های کسب و کار کم و محدود است و بزگترین مزیت، ایجاد انطباق با محیط دگرگون خواهد بود
فضای آخر که در کتاب شکل دهی نام گذاری شده، مربوط به زمانی است که عدم قطعیت ها فراوانند و از هم گسیختگی هایی را در محیط صنعت ایجاد می کنند که آن را شکل پذیر و انعطاف پذیر می سازند و یک تازه وارد هوشیار می تواند محیط صنعت را مطابق و متناسب با مدل کسب و کار خود شکل دهد در اینجا شیوه های تحلیلی اکوسیستم و مبتنی بر عدم قطعیت راهگشا خواهند بود و معیار موفقیت کسب و کار، توانایی در سازماندهی و ارکسترایتوری محیط است.
در این کتاب این چهارگونه فضا به خوبی شرح داده شده است و معیارهای آن معرفی گردیده و تفاوت هایشان با یکدیگر نیز تببین شده است. خواندن این کتاب مهم به علاقه مندان به استراتژی پیشرفته و افراد حرفه ای در این زمینه توصیه می گردد.
اینجانب قبلا مقاله انگلیسی که گروه مشاوران بوستون در این باره را ترجمه و تشریح کرده ام که در لینک زیر قابل دستیابی می باشد
حسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک
