کسب و کارهای نوین
آینده کسب و کارهای جدید به کدام سو می رود؟
روند نماها چه می گویند؟
حسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک نشریه دنیای اقتصاد اصفهان
محیط و کسب و کارهای جدید
دگرگونی در محیط کسب و کار، مفهومی دیرآشنا و همیشگی است، همانگونه که در قرون قبلی، انقلاب صنعتی و پس از آن در دهه های گذشته تحول دیجیتال توانستند کسب و کارهای نوین ایجاد نمایند و سنتی ها را به حاشیه ببرند، ویژگی های اجتماعی و تکنولوژیک در سالهای اخیر نیز منجر به تغییرات زیادی در فضای کسب و کار گشته است اما به دلایلی که در ادامه این مطلب به آن پرداخته می شود، میزان تواتر و تاثیر گذاری دگرگونی های جدید نسبت به دوره های گذشته به مراتب بیشتر و عمیق تر است به گونه ای که هم اکنون در واژگان تحلیل کسب و کار از استعاره هائی مانند تبخیر، تصعید و ازهم گسیختگی برای توصیف از میان رفتن کسب و کارهای موجود و بازارهای مرتبط با آن استفاده می شود که تهدیدهای فراوانی را برای فعالان موجود در بازارهای مختلف مخصوصا آنهائی که با سرمایه گذاری زیاد قابلیت های رهبری بازار را برای خود ایجاد کرده اند و فرصت های جدیدی برای دیگرانی که با مشاهده نشانه های تغییر، از قابلیت شکل دهی سریع نیازمندی های جدید در مشتریان برخوردارند را فراهم خواهد کرد
منشا بوجود آمدن ازهم گسیختگی در کسب وکارها
برای ایجاد ازهم گسیختگی در بازار یک کسب و کار، وجود همزمان سه شرط لازم است، اولین آن دگرگونی در نیازمندی ها و انتظارات مشتریان است که حسب تغییرات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مانند آن به وجود می آید، ابر روندنماها، منابع اطلاعاتی هستند که نوع، میزان و سرعت این تغییرات را آشکار می نمایند، معمولا تاثیر ابرروند نماها جهانی است و اگر یکی از آنها بر نوعی از کسب و کار، موثر افتد، شرایط برای بروز ازهم گسیختگی در آن مساعد می گردد. شرط بعدی، افول ارزش آفرینی یک کسب و کار است، زمانی که از یک سو تامین کنندگان کالا و خدمات در یک بازار از منفعت لازم برخوردار نمی گردند و از سوی دیگر مشتری نیز نسبت به محصول، قیمت یا شیوه ارائه آن ناراضی است زمینه دوم برای فروپاشی آن صنعت مساعد تر می شود و در نهایت پیدایش تکنولوژی جدید، آخرین میخ به تابوت کسب و کار سنتی خواهد بود درصورتی که آن فن آوری بتواند ارزش های جدیدی را برای تولید کننده یا مصرف کننده فراهم سازد.
در سالهای اخیر شرایط ازهم گسیختگی در بسیاری از صنایع مانند تبلیغات، لجستیک و حمل و نقل و آموزش پدیدار گشته و زمینه و پتانسیل آن با بروز نشانه های قابل توجهی از سه شرط فوق الذکر برای بسیاری از بازارهای دیگر نیز به وجود آمده است که با بررسی ابرروند نماهای تغییر- که چند نمونه از آن در ادامه معرفی می گردد- می توان استارتاپ های منفعت زای جدید را ایجاد کرده و یا ویژگی های انطباق پذیری بنگاه های اقتصادی موجود را برای برخورداری از فرصت های دگرگونی افزایش داد
چرا استارتاپ ها در شرایط ازهم گسیختگی موفق تر هستند؟
شرکت های نوپا و تازه بنیان و کسب و کارهای نوین معمولا در بهره مندی از فرصت های محیطی در شرایط ازهم گسیختگی موفق تر عمل می کنند و سازمان های رهبر بازار از این قافله عقب می مانند مهم ترین دلیل این واقعیت در مفهوم چرخه یادیگری و مقیاس تولید و مزیت های پایائی نهفته است. رهبران بازار چرخه یادگیری را طی کرده و با تولید به مقیاس بالا هزینه تمام شده کالای فعلی را کاهش داده اند و تمامی مولفه های مدل کسب و کار خود را متناسب با آن تنظیم نموده اند. این قابلیت ِاهرمیِ بسیار مفید، همانقدر که در شرایط ثبات به کار می آید، در وضعیت ازهم گسیختگی مانع بزرگی دربرابر انعطاف و انطباق پذیری خواهد بود، گوئی بده کاری و تعهد رهبران بازار به مشتریان فعلی، آنها را در تحلیل و طرح ریزی ارزش های پیشنهادی جدید باز می دارد.
ابرروندنمای اول: ازهم گسیختگی ها مرزهای صنعت های مختلف را از بین برده اند:
در گذشته مرز میان صنایع و بازارهای مختلف کاملا نمایان بود. نیازمندی مشتری، ساختار رقابت، تمایزات کیفی و عوامل کلیدی موفقیت در هر صنعت قابل مشخص و قابل تحلیل بود و تازه واردها می کوشیدند مزیت های رقابتی متناسب با ویژگی هر بازار را ایجاد نموده و در عرصه رقابت وارد شوند اما اکنون دیگر اینگونه نیست، مثلا در صنعت خودرو سهم مولفه های سخت افزاری اتوموبیل از نود به پنجاه درصد کاهش پیدا کرده و در خودروهای کنونی اکنون جنگ رقابت بر سر ویژگی های نرم افزاری است، سیستم های تحلیل داده، تصمیم گیری و مانند آن تمایزات کیفی محصولات این صنعت را تشکیل می دهند و در آینده نزدیک خودروهای بدون سرنشین در کل ساختار رقابت در این حوزه را دگرگون خواهند کرد. درهم آمیختگی مرزهای میان صنایع مختلف فرصت بکری برای استارتاپ ها به شمار می رود تا بتوانند ساختارهای جدید رقابتی را متناسب با پتانسیل های دانشی و فنی خود ایجاد کنند و شرکت های دانش بنیان، با تمرکز بر حوزه های دانشی می توانند سهم مناسبی را در چند بازار مختلف بدست آورند
ابرروندنمای دوم: تاثیر گذاری روندهای اجتماعی بر ازهم گسیختگی بازارها
مواردی مانند تغییرات آب و هوائی، مصرف گرائی، شیوع بیماری های مزمن، تغییرات در سبک زندگی و تاثیرات آن بر نیازمندی های مالی افراد، چالش هائی هستند که اقتصاد بازارها از دیرباز با آنها مواجه بوده است اما همه این موارد در سالهای اخیر به شدت فوریت یافته اند، تخمین زده می شود هزینه های تجمعی ناشی از تغییرات آب و هوائی تا سال ۲۰۶۰ بالغ بر ۴۴ تیریلیون دلار خواهد بود، هزینه های ناشی از بیماری های مزمن بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۳۰ حدود ۴۷ تیریلیون دلار براورد می شود و بین ۶۵ تا ۹۲ درصد از شهروندان ایالات متحده از اندوخته کافی برای دوران بازنشستگی برخوردار نمی شوند که این دربردارنده شکافی حدودا ۱۴ تریلیون دلاری است. میزان تقاضای بازارها در این بخش ها قطعا موجب ایجاد شرایط ازهم گسیختگی و تغییرات در اقتصاد رفتاری و اجتماعی می گردد. در این شرایط تکنولوژی های محرکِ ازهم گسیختگی، مانند سیستم های هوشمند، شبکه های اجتماهی و اینترنت اشیاء می بایست به مثابه اهرم های استراتژیک، بار ایجاد تعادل و کاهش شکاف در این حوزه ها را بر دوش کشند. استارتاپ های جدید در حوزه سلامت، رژیم های غذائی و راه حل های جدید ورزشی از سهم مهمی در اقتصاد آینده نزدیک برخوردار خواهند شد سیستم های خبره به کمک افراد خواهند آمد تا صرفه جوئی بیشتری در هزینه های شخصی و اجتماعی به عمل آورند و سامانه های اینترنت اشیاء باید با تحلیل داده ها و پردازش و تصمیم گیری هوشمند، بهره وری مصرف منابع کمیاب را افزایش دهند.
ابرروندنمای سوم: مشتریان توانمند شده
روندهای اخیر نشان می دهد، آگاهی مشتریان در بازارهای مختلف از محصولات و ارزش های پیشنهادی آنها بسیار افزایش یافته است، آنها مدت ها است با تبلیغات و آگاهی رسانی های مختلف بمباران شده اند و اکنون به راحتی تفاوت ها را درک می کنند، اثربخشی تبلیغات میدانی و سنتی بسیار کمتر شده است و اعتماد مشتریان بیش از برندها به یافته ها و ادراکات یکدیگر خواهد بود. از اینرو در آینده نزدیک نقش شبکه های اجتماعی در ترویج محصولات به شدت افزایش می یابد و تمرکز بر بهبود تجربه مشتری و به اشتراک گذاری آن بار اصلی رویکردهای تبلیغی و ترویجی را به دوش خواهد کشید. با افزایش شاخص های فردگرائی، نیازمندی های مصرف کنندگان به شدت شخصی و منحصر به هر فرد شده است و بنگاه ها دیگر نه با بازار بلکه با تک تک مشتریان رو به رو هستند، اکنون تحلیل نیازمندی ها از سمت و سوی بازار هدف به هر یک از خریداران سوق یافته است و محصولات و شیوه های ترویج آن باید متناسب با نیاز هر فرد، شخصی سازی شوند. گسترش امکانات طراحی و ساخت نمونه مانند چاپگرهای سه بعدی، مشتریان را قادر می سازد تا محصول مورد نیاز خود را شخصا طرح ریزی کنند و ساخت آن را به شرکت ها بسپارند از این رو استارتاپ های آتی، هم در حوزه طراحی محصول به نوآوری باز گرایش خواهند داشت و هم در تولید نیازمند مشارکت با مشتریان خواهند بود. در آینده نزدیک دیگر مزیت های مربوط به نوع محصول تعیین کننده نیست بلکه تمایزات شیوه ارائه آن به گونه ای که بتواند هم فضای مجاری و هم حقیقی شهروندان را پوشش داده و همه حواس پنج گانه آنها را درگیر نماید.
ادامه دارد…
استفاده از مطالب فوق تنها با ذکر منبع مجاز است

این مطالب را هم ملاحظه فرمائید
