توسعه اکوسیستم هوش مصنوعی
ضرورت ایجاد زیست بوم برای توسعه هوش مصنوعی در استان اصفهانحسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک
حسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک
نشریه دنیای اقتصاد، ویژه نامه پایان سال اصفهان
از ابتدای سال جاری پیدایش پی در پی راه حلهای جدید هوش مصنوعی مولد در جهان، فعالان صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور و طبیعتا استان اصفهان را با شور و هیجان زیاد مواجه کرده بود. دورههای آموزشی و رویدادهای متعدد و متنوعی درباره چیستی و کاربریهای این فناوری جدید برگزار شد و دانستن اینکه این میهمان تازه و قدرتمند ناشناخته چگونه میتواند قواعد بازارها و صنایع مختلف را درهم بشکند مشاغلی را از میان بردارد و فرصتهای جدیدی را خلق کند به چالش فکری بسیاری از مدیران تبدیل گشت. فعالان فاوای اصفهان گاه با شادمانی به فرصتهای بکر گشایش بازارهای جدید میاندیشیدند و گاه با تامل بر ناترازیها در زیرساختهای لازم مخصوصا بستر ارتباطی و اینترنت و تحریمهای اقتصادی زیاد در تامین سخت افزارهای خاص پردازشگر نگران و اندوهگین میشدند. از سوی دیگر برخی از مدیران مخصوصا آنها که هدایت بنگاههای اقتصادی بزرگ اصفهان را برعهده داشتند و از سالهای قبل بر سرمایه گذاری در فناوریهای جدید نسل چهارم و پنجم انقلاب صنعتی سازمان دهی و سرمایه گذاری کرده بودند، کوشیدند ذی اثران خود را با بیان اعدادی بزرگتر از دیگری در ابعاد چند “همت” سرمایه گذاری به وجد آورند! اما آنچه که بیشتر از ظهور این فناوری جدید فعالان عرصه فناوری اطلاعات را دچار هیجان کرد و پنجرههای امید جدیدی را در بازار نحیف و شکننده فاوای استان گشود اعلام این خبر بود که توسعه هوش مصنوعی به همراه انرژی و گردشگری به عنوان سه اولویت اول در لایه اول حاکمیتی استان یعنی استانداری هدف گذاری شده است و تحقق آن با جدیت دنبال خواهد شد. پیرو این تصمیم سازوکارهایی در آن نهاد و سایربخشهای حاکمیتی و صنفی مانند اتاق بازرگانی و سازمان نصر اصفهان ایجاد گردید و سوالات و چالشهای ذهنی از چیستی هوش مصنوعی به چگونگی سازمان دهی و بهره گیری از فرصتهای آن تغییر ماهیت داد به شکلی که شاید در روزهای آخر سال پرداختن به موضوع هوش مصنوعی یکی از پرتکرار و پر ابهام ترین چالشهای فکری مدیران از لایههای حاکمیتی تا بخش خصوصی شده است.
همه باید بکوشند تا این پنجره امید تازه گشوده شده بسته نشود و نوزاد نحیف توجه به هوش مصنوعی در این مقطع شکننده از چرخه بلوغ خود، دچار ناتوانی و معلولیت نگردد. از اینرو چند نکته کلیدی به شرح ادامه باید مورد توجه خاص قرار گیرد
نیاز به سرمایه گذاری زیاد بر این حوزه هم در سمت تقاضا و هم عرضه
نتایج تخمینهای آینده پژوهی نشان میدهد که هوش مصنوعی مولد میتواند در ده سال حداقل هفت درصد تولید ناخالص داخلی کشورها را افزایش دهد. اگر روند آن را خطی در نظر بگیریم، هر سال امکان افزایش هفت دهم درصدی تولید ناخالص داخلی با هوش مصنوعی مولد وجود دارد و اگر سهم استان اصفهان از تولید ناخالص کشور را حدود شش درصد براورد نماییم این فناوری میتواند تولید ناخالص استان را تا حدود پنج و نیم همت در سال رشد دهد. برای تحقق این هدف به شکل پایدار و باتوجه به نرخ بازگشت سرمایه گذاری متصور در این حوزه، به نظر میرسد دو تا سه برابر آن مقدار سرمایه گذاری نیاز است که اندازه بازار هوش مصنوعی خواهد بود. این مقدار با توجه به ظرفیت های فعلی عدد بالایی است و تحقق آن در سمت تقاضا نیازمند هدف گذاری واقع بینانه و اولویت دهی خاص به این مقوله است و جذب آن در سمت عرضه هم به سرمایه گذاری بسیار بیشتر از قبل بر روی ایجاد و رشد شرکتهای عرصه فاوای استان وابسته است چرا که به نظر میرسد میزان ظرفیتها و قابلیتهای فعلی آمادگی و توان جذب این میزان تقاضا را ندارد.
از سوی دیگر حتا اگر این میزان سرمایه گذاری محقق شود و بنگاههای فناورانه استان نیز بتوانند آن را جذب کنند و محصولات و خدمات و راه حلهای جدید را عرضه نمایند چالش بعدی بلوغ ناکافی بنگاههای اقتصادی مشتری این فناوریها در زمینه تحول دیجیتال است که برنامههای توسعه این حوزه را کند خواهد کرد پس لازم است همزمان با سرمایه گذاری بر تولید راه حلها بر بهبود سطح بلوغ دیجیتال در سازمانهای استان تمرکز گردد، فرهنگ و دانش تحول دیجیتال به سرعت گسترش بیاید و زیرساختهای آن در بنگاهها ایجاد شود.
تنها مسیر برای توسعه هوش مصنوعی در استان ایجاد یک زیست بوم توانمند است
اکنون هدف گذاریها در این حوزه مورد توجه قرار گرفته که بسیار ضروری است اما حتما کافی نیست زیرا به دلایلی که بیان میشود، تنها استراتژی برای توسعه هوش مصنوعی در استان ایجاد یک اکوسیستم توانمند است، مسیری که کشورهای موفق بدون استثنا آن را پیموده اند و به نتیجه رسیده اند. راه حلهای هوش مصنوعی بسیار متعدد و متنوع هستند و خود نیز از یکپارچه سازی اجزای متعدد و متنوعی از سخت افزار و نرم افزار و مدلهای الگوریتمیو شبکه ارتباطی و دادگان (Dataset) تشکیل میشوند که این مولفهها نیز بسیار متعدد و متنوعند پس سازماندهیهای استراتژیک تک شرکتی، هلدینگی و حتا طرح ریزی زنجیره تامین نمیتواند منجر به ایجادشان بشود. از سوی دیگر برای تحقق یک راه حل هوش مصنوعی بین این اجزا هماهنگی زیادی لازم است (Needs for Coordination) و مکانیزم بازار آزاد به دلیل کنترل شده نبودن و عدم مداخله، نمیتواند در کوتاه مدت این هماهنگی را بین آن بازیگران ایجاد کند. پس باید اکوسیستمی طرح ریزی شده و منظم و قوی به وجود آید و نهادی وظیفه ایجاد هماهنگی (ارکسترایتوری) میان بازیگران آن را به عهده بگیرد. دامنه این هماهنگی بسیار گسترده تر از هدف و قاعده گذاری است. ارکسترایتور باید بتواند بازیگران در هر سه سمت تامین کنندگان، مکملها و مشتریان را شناسایی و به اکوسیستم جذب نماید. باید ظرفیتهای آنها را بسنجد، ناترازیهایش را تحلیل کند و بر رفع عدم توازنها هدفگذاری و سرمایه گذاری کند. باید جریان نوآوری باز را میانشان ایجاد و حفظ نماید. باید برای محافظت از اکوسیستم و رشددهی آن در مقاطع مختلف از چرخه حیات زیست بوم، استراتژی و ابتکاراتی را فراهم کند و مشوق های لازم برای جذب و حفظ بازیگران متعدد را فراهم و مدیریت کند. بدون شکلگیری چنین اکوسیستمی دستیابی به آن اهداف تعیین شده دور از انتظار خواهد بود.
نیاز به تحلیل دقیق مسایل و چالشهای استان اصفهان
گفته شد که برای توسعه هوش مصنوعی باید زیست بوم مناسب و متوازنی شکل گیرد اما اکوسیستمها معمولا بر روی حل چالشهای بزرگ ایجاد میشوند و پایدار میمانند، مسالههایی که آنقدر مهم و عظیمند که با ظرفیتهای انفرادی بیرون از زیست بوم قابل حل نیستند و توان آن را دارند که انگیزه فعالیت جمعی درون اکوسیستم را ایجاد کنند و بازیگران زیست بوم را از ابتکارات فردی و استراتژیهای رقابتی به هم افزاییهای مشتاق کنند و رهمون سازند. پس لازم است به عنوان پیش نیاز مشخص کردن اهداف و پروژههای سرمایه گذاری بر هوش مصنوعی، ابتدا چالشهای بزرگ استان در حوزههایی مانند گردشگری، سلامت، صنعت، انرژی و آموزش و مانند آن در کارگروههای فرابخشی و فراشرکتی تحلیل شود و به عبارت علمینیازمندیهای اجتماعی (Social Requirements) به صورت دقیق و نیازمند مشخص گردند تا بر مبنای شناخت و تحلیل آنها بتوان نیازمندیهای کسب و کاری (Business Requirements) بنگاههای اقتصادی، نهادها و سازمانهای کشور را تحلیل کرد و سپس بر اساس این اطلاعات راه حلهای هوش مصنوعی را برای براورده ساختن این نیازمندیها طرح ریزی نمود. چالشهای تحلیل شده باید بزرگ و اثرگذار باشند و حلشان بتواند منفعت و بازدهی زیادی را ایجاد کند و راه حلهای هوش مصنوعی هم باید خاصیت اهرمی بیشتری در مقایسه با روشهای دیگر برای حل آنها داشته باشند تا سرمایه گذاریهای کلان بر هوش مصنوعی جذابیت داشته باشد.
ضرورت توجه زیاد به ایجاد مشوقها برای بازیگران اکوسیستم
در ابتدای شکل گیری هر اکوسیستم باید مشوقهای قابل توجهی برای بازیگران مختلف از جمله تامین کنندگان ( بازیگرانی که بر ایجاد راه حلها سرمایه گذاری میکنند ) ، مکملها ( بازیگرانی که ارزش پیشنهادی راه حلها را تقویت میکنند ) و مشتریان ( بازیگرانی بر روی بهره گیری از راه حلها سرمایه گذاری میکنند) فراهم شود، زیرا کنارگذاشتن روشهای فعلی کسب و کار برای بازیگران و جذب شدن آنها به یک اکوسیستم جدید و فعالیت موثر در آن به انگیزه زیادی نیازمند است که باید با ایجاد مشوقها فراهم شود. امتیازاتی مانند تضمین تامین مالی ارزان و پایدار، تضمین خرید و دسترسی به بازار خرید خدمات توسط دولت، معافیتهای مالیاتی، حمایت از مالکیت فکری و نیز حمایتهای قضایی، گرنتهای تحقیقاتی، در اختیار قراردادن دادگان و اطلاعات نهادهای عمومیو دولتی، ایجاد برنامههای تبادلهای بین المللی، مشوقهای صادراتی، بیمه گری و کاهش ریسک، شبکه سازی، فراهم آوری زیرساختهای جمعی، مقررات زدایی و تسهیل فضای کسب و کار و مانند آن اگر به سرعت فراهم نشود، شکل گیری زیست بوم هوش مصنوعی در استان با چالش مواجه خواهد شد.
استفاده از مطالب فوق تنها با ذکر منبع مجاز است
جهت دریافت اطلاعات بیشتر یا مشاوره مدیریت استراتژیک با رویکرد تحول دیجیتال با ما تماس حاصل فرمایید
این مطالب را هم مطالعه نمایید