منطق جدید رقابت

مزیت های رقابت سازمان های آینده کدامند؟

 
حسین نوریان، مشاور مدیریت استراتژیک 
سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد اصفهان
 
امروزه اغلب مدیران در صنایع مختلف با گونه های سنتی رقابت آشنا شده اند و تحلیل کلاسیک رقابت مبتنی بر پنج نیروی رقابتی مایکل پورتر مبحثی شناخته شده در تحلیل های کسب و کار به شمار می رود، رقابت میان شرکت های مشابه موجود در بازار، قدرت چانه زنی تامین کنندگان و مشتریان، تهدید تازه واردها و محصول جایگزین حیطه های اصلی تحلیل رقابت در روش های سنتی به شمار می روند. بر مبنای این برزسی ها شرکت ها می کوشند با افزایش مقیاس تولید، مزیت های رقابتی مرتبط با کاهش هزینه ها را ایجاد نمایند و یا با بهره گیری از روش های کاهش زمان چرخه یادگیری تولید، کارائی سازمانی خود را افزایش دهند. اما شرایط جدید کسب و کار در بازارهای مختلف که با دگرگونی های پرتواتر و تاثیر گذار مواجه است، کارامدی این مزیت ها را در پیشی گرفتن بنگاه ها در رقابت، بسیار کاهش داده است و اینها دیگر نمی توانند تکیه گاه های محکمی برای استراتژی های رشد سازمان به حساب آیند.
امروزه مرزهای شفاف میان حیطه های مختلف صنایع از بین رفته و بازارها در هم آمیخته اند مثلا امروزه دیگر تولید خودرو تنها مقوله ای مرتبط با فنآوری های مکانیکال و الکترونیک نیست بلکه سهم تکنولوژی های دیجیتال، اینترنت اشیاء، نرم افزار و حتا رایانش ابری که توسط شرکت های غیر خودرو ساز ارائه می گردد سهم بیشتری در ایجاد مزیت های رقابتی در این صنعت یافته اند و بر این اساس استراتژی های کارامد فردا دیگر از جنس استراتژی های رقابتی نخواهند بود، بلکه راهبردهائی که بتواند بر ازهم گسیخته گی هایی که به سرعت در بازارهای مختلف به وجود می آیند تکیه کند و ویژگی های بازار را با ارائه ارزش های پیشنهادی جدید در محصولات و خدمات شکل دهی (Shaping) کند قوائد بازی رقابت را رقم خواهد زد.
دگرگونی های محیطی در جنبه های اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیک، سیاسی و زیست محیطی در سالهای آتی هم به شدت افزایش خواهد یافت پس بنگاه های اقتصادی باید فهم روشن تری از منطق جدید رقابت در بازارهای مختلف را در کسب و کار خود فراهم سازند. امروزه پژوهش های مفصلی بر منطق رقابت در فضای کسب و کار آینده انجام می شود که نتایج آنها مزیت های جدیدی است که جنگ رقابت در آینده حول محور آنها خواهد بود.
 

قابلیت جدید یادگیری سازمانی:

یادگیری سازمانی از دیرباز مورد توجه بوده و حتا در بسیاری از سازمان های سنتی هم به عنوان یک مزیت رقابتی به شمار می رفته است. سازمان های سنتی می کوشند. طی کردن چرخه یادگیری تولید محصولات و ارائه خدمات به سازمان ها کمک می کرد تا با تجربه تولید بیشتر، هزینه های سربار و مستقیم تولید را کاهش دهند و حاشیه سود بیشتری را رقم زنند و مزیت رقابتی کاهشهزینه ها برایشان ایجاد گردد. اما اینگونه از یادگیری خاصیتی ایستا دارد و در برابر دگرگونی های محیطی بسیار شکننده و ناکارامد می نماید. زیرا زمانی که مولفه های محیطی به سرعت و شدت در حال تغییر است، یادگیری آنچه که رو به زوال است، مزیت چندانی ندارد. در این حالت سمت و سوی یادگیری سازمانی باید به سمت یادگیری برای انطباق بیشتر با محیط حرکت کند، یادگیری تولید محصولات جدید و یا نوآوری در شیوه عرضه آنها، یادگیری فعالیت در بازارهای نوین و تغییر مستمر مدل کسب و کار. در سازمان های یادگیرنده امروز، نتایج تصمیم گیری ها، منبع اصلی دانش سازمانی و یادگیری به شمار می روند و قابلیت تجربه گری و شبیه سازی ابزارهای اصلی یادگیری سازمانی خواهند بود.
امروزه تکنولوژی هائی مانند اینترنت اشیاء، روش های پردازش های حجم بالای داده ها (Big DATA)، پلاتفرم های جدید دیجیتال، داده های بکری را برای نوعی از دانش ایجاد می کند که به سازمان ها یاد خواهد داد چگونه از خاصیت اهرمی فنآوری بیشتر و بهتر استفاده کنند و تجربه گیری را نه تنها در حیطه تصمیمات مدیریتی بلکه در عملیات مستمر تولید به کار برند و امروزه آن شرکت هائی از مزیت های رقابتی بیشتری برخوردار خواهند بود که بتوانند از بینش های سریع، زیاد و با کیفیت فراهم شده از داده های زیاد موجود در سازمان بهره گیرند.
 

قابلیت ایفای نقش در اکوسیستم کسب و کار:

دگرگونی های شدید محیط هم منبع فرصت و هم تهدید برای بنگاه های اقتصادی است. این دگرگونی ها، سازمان های بزرگ را بیشتر تهدید خواهد کرد زیرا از توان انعطاف و ترمیم پذیری کمتری در مواجه با آن برخوردارند و بر این اساس، رویکرد آینده عمدتا مبتنی بر کسب و کارهای کوچک تری است که در زنجیره های افقی بایکدیگر کار می کنند و همانگونه که گفته شد مرزهای میان صنایع مختلف نیز از بین خواهد رفت و از اینرو بنگاه های آینده باید از توان فعالیت در چند زنجیره تولید برخوردار شوند. از سوی دیگر تغییرات محیطی، فرصت شکل دهی بازار را هم برای شرکت ها به وجود می آورد. زیرا وقتی که مثلا به دلیل یک دگرگونی تکنولوژیک یا اجتماعی، ارزش محصول موجود برای مشتریان از بین می رود، بنگاه هائی که زودتر بتوانند ارزش های پیشنهادی جدیدی را ارائه دهند از امکان استراتژیک “شکل دهی بازار” برخوردار می شوند که مزیتی بسیار ارزشمند و سود آور است. تلفیق این دو واقعیت به ما نشان می دهد توان شکل دهی بازار تنها با کمک سایر ذینفعان و در اکوسیستم کسب و کار به وجود می آید، پس قابلیت اثر گذاری بر اکوسیستم در آینده نزدیک به عنوان یکی از مزیت های رقابتی اصلی سازمان ها به شمار خواهد رفت. توجه به نیازمندی های دیگر فعالان، ایفای نقش به عنوان رهبر اکوسیستم که توازن کیفی و کمی در اکوسیستم را ایجاد می کند تمهیدات اصلی برای بهره گیری از این قابلیت خواهند بود.
 

قابلیت تاب آوری سازمانی:

فضای کسب و کار آینده بسیار خشن خواهد بود. دگرگونی ها موجب می شود، مدل های کسب و کار به سرعت ارزش خود را از دست بدهند و ریسک های محیطی به شدت بر عملکرد سازمان ها اثر بگذارند، پس فارغ از جنبه های بهره گیری از فرصت های نهفته در دگرگونی ها، باید به دشواری و تهدیدهای آن هم توجه کرد، عدم قطعیت ویژگی اصلی محیط آینده است پس بنگاه ها باید قابلیت های محافظت از خود در برابر آن را به وجود آورند. استقرار موثر فرایند مدیریت ریسک سازمانی به بنگاه ها کمک می کند سناریوهای محتمل آینده را براورد نمایند و قابلیت های لازم برای تاب آوری سازمان در برابر هر یک را مشخص نمایند. توجه به چالش های اجتماعی و بهره گیری از استراتژی های مسئولیت اجتماعی شرکت ها نیز از جمله تمهیداتی است که قابلیت تاب آوری بنگاه را افزایش خواهد داد زیرا سازمان هائی که بر براورد مسئولیت های اجتماعی تکیه کرده اند، از پتانسیل بالای جامعه برای حمایت از خود در برابر تلاطمات نیز برخوردار خواهند شد.
ادامه دارد…
 
استفاده از مطالب فوق تنها با ذکر منبع مجاز است، جهت دریافت اطلاعات بیشتر یا مشاوره مدیریت استراتژیک با ایمیل hossein.nourian@gmail.com تماس حاصل فرمائید.
 
این مطالب را هم مطالعه نمایید:
 

شما ممکن است این را هم بپسندید