ویژگی های اکوسیستم های کسب و کار نوین

درباره اکوسیستم‌های کسب و کار نوظهور

در مقاله گذشته گفته شد که اگرچه اکوسیستم‌های کسب و کار در ظاهر با دیگر گونه‌های مشارکت هم‌شکل هستند، اما در حقیقت تفاوت‌های بنیادن و زیادی میان آنها وجود دارد که ماهیت اکوسیستم‌ها را از دیگر گونه‌های مشارکت به کلی مجزا می‌نماید. در شیوه سنتی مشارکت در زنجیره تامین، تعاملات معمولا دو طرفه است یعنی هریک از شرکت‌ها به صورت مجزا با دیگر اجزای زنجیره که عمدتا تامین کنندگان یا مشتریان خود هستند تعاملات مجزا و مستقل ایجاد می‌کنند بدون آنکه سایر اجرا درگیر بشوند اما در اکوسیستم‌ها تعاملات چند سویه و برنامه‌ریزی شده وجود دارد. در این اکوسیستم‌ها، روابط میان متعاملین به صورت شبکه‌ای شکل می‌گیرد. به روشی که یکی از بازیگران نقش رهبری اکوسیستم را بر عهده می‌گیرد که معمولا طرح ریزی و تنظیم این روابط و تعاملات با او است. آن سازمان باید ساز و کاری ایجاد کند که از رعایت قواعد اکوسیستم توسط تمام اجزا و وجود توازن‌های کمی، کیفی و زمانی میان درون دادها و برون دادهای هریک اطمینان حاصل گردد.

حیطه‌های تفاوت میان مدل تعاملات سنتی در زنجیره‌های تامین و اکوسیستم‌ها

همانگونه که در نمودار فوق نیز مشخص است از منظر تمرکز، زنجیره‌های تامین سنتی بر تولید محصولات در طول زنجیره متمرکز هستند که نهایتا تبدیل به کالایی برای استفاده مصرف کننده نهایی گردد اما تمرکز اکوسیستم‌های کسب و کار بر فراهم آوری راه حل‌ها است. رویکرد راه حل در برابر محصول نشان دهنده سطح انعطاف پذیری بسیار بیشتر در اکوسیستم‌های کسب و کار است زیرا فراهم آوری راه حل به معنی تمرکز بر حل چالش مشتریان است که طیفی بسیار وسیع تر از ارایه محصولات دارد.
پایه و بنیاد تعاملات سنتی بر مبنای افزایش مقیاس تولید و توازن در زنجیره بنانهاده شده است که این ماهیت، انتقال اطلاعات و دانش در طول زنجیره را به شیوه دو به دو سبب می‌شود اما در اکوسیستم‌ها، شبکه ای از انتقال دانش و اطلاعات ایجاد می‌شود که هدفش بهینه‌سازی سطح بازدهی جمعی و ارزش آفرینی تک تک اجزا است که در نهایت باید قابلیت‌های نوآوری در بازار و رهبری آن را برای اکوسیستم ایجاد نماید.
در مشارکت‌های سنتی معمولا شرکت‌های عضو ثابت هستند و ترکیب مشارکت در میان مدت بدون تغییر می‌ماند (مانند گونه‌هایی از اتحاد استراتژیک ) اما مشارکت‌های مبتنی بر اکوسیستم کسب وکار از ماهیتی پویا برخوردار است، بازیگران در اکوسیستم مدام تغییر می‌کنند، سازمان‌های جدید می‌پیوندند و دیگران خارج می‌شوند. مشارکت‌های سنتی معمولا در داخل هر صنعت تعریف می‌شوند اما اکوسیستم‌ها به شرحی که در ادامه بیان می‌گردد، ماهیتی فراصنعتی دارند و معمولا همزمان متعاملینی از چندین صنعت و بازار مختلف را درگیر می‌کنند.
گونه‌های قراردادی مشارکت‌های سنتی معمولا مبتنی بر قراردادهای اتحاد استراتژیک و جوینت ونچر است اما در اکوسیستم‌های کسب و کار معمولا شیوه‌های بسیار متنوع تری از قراردادهای همکاری استفاده می‌شود. در مشارکت‌ها معمولا هر شرکت بر بیشینه سازی بازدهی فردی تاکید دارد اما در شکل دهی اکوسیستم‌های کسب وکار معمولا بیشینه سازی منفعت جمعی و چند جانبه در کانون تمرکز قرار می‌گیرد.

پراکندگی جغرافیایی در اکوسیستم‌های جدید

تنوع جغرافیایی شرکت کنندگان مشارکت‌های عصر دیجیتال شامل بازیکنان مختلفی از مکان‌های مختلف است، به این معنی که مشارکت‌ها اغلب از راه دور و در بطن موانع جغرافیایی، زبانی و فرهنگی رخ می‌دهد. تجزیه و تحلیل پژوهش‌گران نشان داد که حدود ۹۰٪ از اکوسیستم‌ها شامل عناصری از بیش از پنج کشور است و حدود ۷۷٪ از اکوسیستم‌ها شامل بازیگرانی از بازارهای توسعه یافته و نوظهور هستند. این پراکنندگی جغرافیایی تهدید و البته فرصت‌های زیادی را برای شرکت‌ها ایجاد ‌می‌کند. مثلا یکی از ضروریات مشارکت در اکوسیستم‌ها به اشتراک گذاری اطلاعات در حجم وسیع میان مشارکت کنندگان در اکوسیستم است، اما قوانین و مقررات کشورهای مختلف درباره این نوع تبادلات متفاوت است و آن را با چالش‌های جدی مواجه ‌می‌کند و از این رو باید قراردادهای بسیار محکم در این حوزه میان اجزای اکوسیستم ایجاد گردد.

تمرکز فراصنعتی در اکوسیستم‌های نوین

بسیاری از اکوسیستم‌ها برای بهره گیری از قابلیت‌ها و فرصت‌های ناشی از صنایع دیگر تشکیل شده اند. پژوهش‌ها نشان ‌می‌دهد که هشتاد و سه درصد از اکوسیستم‌های دیجیتال شامل شرکایی از بیش از سه صنعت و پنجاه درصد دربرگیرنده بیش از پنج حوزه صنعتی است. مثلا امروزه اکوسیستم‌های حوزه صنایع خانگی شامل تولید کنندگان تجهیزات الکترونیکی است، ابزار دقیق و حسگرها، دوربین‌ها، نرم افزارها و راه حل‌های هوش مصنوعی خواهد بود. همکاری میان صنایع مختلف ممکن است به معنای کار با شرکت‌هایی باشد که پارادایم‌های استراتژیک متفاوتی دارند، فرهنگ سازمانی در آنها بسیار متفاوت است و انتظارات ایشان از برون داد، ارزش آفرینی و بازدهی اکوسیستم با هم متفاوت است. مثلا گروه‌هایی از آنها انتظار بازدهی کوتاه مدت دارند و برخی دیگر بر منفعت بیشتر در بلند مدت متمرکز هستند و عدم توازن‌های کیفی، کمی، قیمتی و زمانی بسیار زیادی بین آنها وجود دارد سرعت برخی از آنها در فرایندهای مه‌می‌همچون تحقیق و توسعه زیاد است و برخی دیگر کم، بعضی از آنها از سطح بالایی از انطباق پذیری و انعطاف پذیری برخوردارند و دیگرانی از آنها در این قابلیت‌ها ضعیف هستند در این میان نقش مهم ارکستریتور اکوسیستم ‌می‌بایست بر توازن بخشی میان آنها تمرکز کند.

ساختار تعاملی منعطف‌تر

به جای مشارکت‌های تجاری بلند مدت پیرامون یک موضوع مشترک (جویت ونچر یا اتحاد استراتژیک)، در مشارکت‌های اکوسیستمی‌ساختارهای بسیار منعطف تری مورد نیاز است. مانند ارتباطات مبتنی بر قرارداد، مشارکت‌های بر بستر پلتفرم و سهام داری بسیار خرد در سرمایه گذاری خطر پذیر که از جمله تعاملات نوظهور ناشی از اکوسیستم و پلاتفرم‌ها هستند. این نوع رویکردها اطمینان بیشتری از انعطاف پذیری اکوسیستم در برابر تغییرات محیطی ‌می‌تواند واکنش سریع تر و بهتری داشته باشد مثلا اکوسیستم بتواند خود را با نیازهای جدید مشتریان تطبیق دهد، تکنولوژی‌های جدید را فراهم سازد و کل اکوسیستم و همه اجزای آن را در برابر فشارهای رقابتی جدید محافظت و پشتیبانی کند و قواعد اکوسیستم را با قوانین و مقررات تازه وفق دهد. راه اندازی و انحلال در اکوسیستم‌هایی که درست طراحی شده است راحت خواهد بود و مشارکت‌ها به سرعت در آنها شکل ‌می‌گیرد یا پایان ‌می‌یابد که برخورداری از چنین قابلیتی مستلزم وجود گونه‌های متنوعی از تعاملات حقوقی و قراردادی است. تحقیقات پیش گفته، نشان ‌می‌دهد که بیش از نود درصد اکوسیستم‌های فعال دیجیتال از بیش از سه نوع قرارداد مشارکت بهره ‌می‌گیرند این گونه‌ها معمولا شامل قراردادهای سرمایه گذاری با سهام اندک، مشارکت، جویت ونچر، خردید و ادغام و مانند آنها خواهد بود.

ارزش آفرینی مشترک و مستمر

یک اکوسیستم قوی برای همه شرکت کنندگان سودمند است و بر خلق ارزش مستمر تمرکز دارد.در روابط سنتی با تامین کنندگان، شرکت‌ها اغلب بر روی حداکثر کردن سود خود تمرکز می‌کنند و در عین حال حاشیه‌های فروشندگان خود را کاهش می‌دهند و بازی رقابت و دینامیسم بازار بدین‌گونه شکل می‌گیرد اما اکوسیستم‌ها، شرکت‌های عضوشان را وادار می‌کنند تا در نحوه تعامل خود با دیگر شرکا تجدید نظر کنند و اطمینان حاصل نمایند که همه مزایا را به اشتراک می‌گذارند و همه اجزا از منافع پایدار برخوردار می‌گردند. ابزارهایی مانند سیستم حاشیه ترکیبی، ادغام سود، تقسیم درآمد و سهام در یک سرمایه گذاری اکوسیستمی‌می‌توانند به همه شرکا در رسیدن به اهداف خود کمک کنند.

استفاده از مطالب فوق تنها با ذکر منبع مجاز است

جهت دریافت اطلاعات بیشتر یا مشاوره مدیریت استراتژیک با ایمیل hossein.nourian@gmail.com تماس حاصل نمایید

این مطالب را هم ملاحظه نمایید:

مشارکت در اکوسیستم های کسب و کار

دیدگاه مدرن به اکوسیستم کسب و کار

شما ممکن است این را هم بپسندید